شيعيان
معتقدند كه آموزههاى اسلامى بر دو بخشاند: يكى ضروريّات دينى كه تغيير
نمىپذيرند، و ديگر، قوانين متغيّر (عقائد الشيعة الاماميّة، 565). اگر مراد كثرتگرايان اين است كه مىتوان از اصول ثابت اسلام
قرائتهاى گوناگون به دست داد، بايد گفت كه اصول ثابت، ضرورى ديناند و تغيير و
قرائتهاى گوناگون نمىپذيرند و وحى الهىاند كه بر پيامبر 6 نازل شده است
(انعام/ 19؛ فرقان/ 1؛ اعراف/ 158). بنابر گفتار صريح پيامبر 6 و امامان معصوم
(ع)، اصول ثابت اسلام، ابدىاند و هيچگاه دگرگونى نخواهند پذيرفت (بحارالانوار، 2602؛
اصول كافى، 1/ 172). از اين قوانين است حرمت ظلم، وجوب عدل، لزوم اداى امانت و
دفع غرامت و وفا به عهد. بدين سان، پلوراليسم- به معناى تغيير اصول ثابت اسلام-
نزد همه علماى شيعه مردود و مطرود است (عقائد الشيعة
الاماميّة، 566- 564؛ گوهر مراد، 399؛ كشف المراد،
375؛ شريعت در آئينه معرفت، 103). چنانچه مراد
كثرتگرايان اين است كه مىتوان از قوانين متغيّر اسلام، برداشتهاى گوناگون به
فهم آورد، شيعه نيز- با شرايطى- آن را پذيرفته است. بنابر باورهاى شيعيان، پيش
آمدن وقايع نو در عرصه زندگى فردى و اجتماعى انسان، مقرّراتى جديد طلب مىكند و
وظيفه وضع اين مقرّرات بر عهده علماى دين است. عالم دينى با بهرهگيرى از روش
استنباط و ادلّه اربعه، مىكوشد تا براى نيازهاى نوپيداى انسان، پاسخ بيابد. اين
كوشش- كه روشمند و منضبط است- «اجتهاد» نام دارد. اجتهاد از آن رو كه از روشى
ويژه بهره مىبرد و شرطهايى دارد، با اباحىگرى و استنباطهاى غير مستند متفاوت
است.
اجتهاد
وسيلهاى است كه احكام كلّى شريعت را درباره همه موضوعات- از جمله موضوعات نوپيداى
زندگى فردى و اجتماعى انسان- بيان مىكند (شريعت در آئينه معرفت، 217). حكم موضوعاتى همانند مواصلات، فنون جنگى، درمان بيمارىها،
نوع مسكن و پوشاك و ... از احكام و قوانين متغيّر اسلام است (عقائد الشيعة الاماميّه، 566 و 567).
موضع
تشيّع در برابر كثرت دين:
شيعيان
بر آناند كه دين، كثرت نمىپذيرد و يكى بيش نيست. حقيقت دين، يكى