آوازهگرى را بايد با ارشاد) indoctrination (فرق گذاشت؛ ارشاد جريانى است كه مفاهيم روشن و منظمى به مردم مىدهد، ولى آوازهگرى جريانى است كه مفاهيم روشن و تاريك را با يكديگر مىآميزد و به وجهى خوشايند در مىآورد و به مردم عرضه مىكند. ارشاد منجر به شناخت ادراكى مىشود، ولى هدف آوازهگرى انگيختن عواطف و آمادهكردن مردم براى قبول عقايدى معين است. آوازهگرى به وسيله آميختن حقيقت با دروغ، نمودها را به صورتى جلوه مىدهد كه باعث تمكين مردم به خواستههاى او مىشود؛ آوازهگر از تلقينپذيرى انسان سود مىجويد و نيات خود را به مردم تحميل مىكند.» «1» با توجه به اين تعريف، شهيد مطهرى مىنويسد: «... بدبختانه اين كلمه در عرف امروز، سرنوشت شوم يعنى معنى منحوس و منفورى پيدا كرده بهطورى كه امروز در عرف ما فارسى زبانها تبليغ يعنى راست و دروغ جور كردن و در واقع فريبكارى و اغفال براى به خورد مردم دادن يك كالا ... ما نبايد به جرم اينكه معنى، تحريف پيدا كرده است آن كلمه را مجازات بكنيم، بلكه بايد معنى صحيحش را به مردم بگوييم.» «2» سپس مىنويسد: «تبليغ يعنى رساندن يك پيام از كسى به كس ديگر؛ كلمه پيامبر و پيغامبر- كه در زبان فارسى آمده است- ترجمه كلمه رسول است كه به معناى مبلّغ رسالت مىباشد.» «3» مقام معظم رهبرى، حضرت آيةاللهالعظمى خامنهاى نيز مىفرمايد: «تبليغى كه ما دنبال آن هستيم غير از تبليغ مصطلح در دنياست.» «4» بنابراين، تبليغ بهمعناى اصطلاحى و ضدارزشى امروز دنيا را به اهل آن وامىگذاريم و بهمعناى اصطلاحى اسلامى آن- كه مثبت و ارزشمند است- مىپردازيم و بحث را با سخنِ بزرگ مبلّغ اسلام، حضرت امام خمينى قدس سره پى مىگيريم كه فرمود: