واژهشناسى 1- تبليغ در لغت «تبليغ» از «بلاغ» گرفته شده و بلاغ و بلوغ يعنى رسيدن به انتهاى مقصود، خواه مقصود زمانى يا مكانى يا امرى از امور معين ديگر باشد و معناى كفايت و بسندگى نيز در بلاغ نهفته است. (ابلغه؛ رساند). «1» تبليغ كردن يعنى خواندن كسى به دينى يا مسلكى و كشاندن او به راهى كه تبليغ كننده قصد دارد. «2» ابْلَغَهُ بَلاغاً وَ بَلَّغَهُ تَبْليغاً: آن را رساند و «بلاغ» اسم مصدر از ابلاغ و تبليغ، يعنى بسندگى و كفايت «3» 2- تعريف اصطلاحى تبليغ «تبليغ» يا آوازهگرى) propaganda (فعاليتى است براى دگرگون كردن عقايد عمومى از راههاى غير مستقيم و احياناً پنهانى با وسايلى مانند زبان و خط و تصوير و نمايش و جز اينها.