نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) نویسنده : سنگری، محمدرضا جلد : 1 صفحه : 125
مهمترين اثر عشق و محبت نيروها به فرماندهان، اطاعتپذيرى آنان بود. رزمندگان نهايت اعتماد را به فرماندهان داشتند. اجراى بىچون و چراى فرمان مافوق در فرهنگ همۀ نظاميان لازم است، امّا ميان اجراى داوطلبانه و اجراى با اجبار فرمان تفاوت زيادى است. از رموز موفقيّت فرماندهان در دفاع مقدّس اين بود كه فرمانى را كه صادر مىكردند، نيروها صادقانه تمام تلاش خود را براى انجام آن بهكار مىبستند و خود را به آب و آتش مىزدند. اين هنر تنها از اخوت و برادرى دينى ساخته است:
شب سوم عمليّات بدر بهمنظور انهدام نيروهاى دشمن آماده شديم كه شهيد مصطفى كلهرى فرماندهى بچّهها را به عهده گرفت. آتش دشمن بهحدى بود كه واقعاً تصميمگيرى بسيار مشكل بود، همۀ فرماندهان لشكر علىّبن ابىطالب روى خاكريز آماده بودند تا ببينند چه بايد كرد. يادم مىآيد شهيد كلهرى بىسيم را از دست شهيد دلآذر و شهيد عابدى گرفت و خطاب به فرمانده لشكر گفت: آمادۀ فرمان شما هستيم، چه دستورى داريد؟ اگر بفرماييد برويم، جلو مىرويم. اگر بگوييد به عقب برگرديم، برمىگرديم. اگر بگوييد اسير شويد، مىگوييد چشم. اگر ما را براى عمليّات مىفرستيد، آمادهايم، هر دستورى كه صادر كنيد آمادهايم. [1]
اثر ديگر علاقۀ نيروها به فرماندهان، اسوهپذيرى و شباهتجويى به رفتار آنان بود. فرماندهان بههنگام سفارش و توصيه به رزمندگان، برخلاف ميل باطنى، از محبت آنان نسبت به خود در جهت پيشبرد اهداف دفاع مقدّس سود مىجستند، زيرا از تأثير محبت در اسوهپذيرى و شباهتجويى آگاه بودند:
پيش از عمليّات والفجر 8 بود كه برادر [شهيد] خرازى براى بچّههاى گردان