نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 862
«إيّاك و الدّماء و سفكها بغير حلّها، فإنّه ليس شيء أدنى
لنقمة، و لا أعظم لتبعة، و لا أحرى بزوال نعمة، و انقطاع مدّة، من سفك الدّماء
بغير حقّها. و اللّه سبحانه مبتدىء بالحكم بين العباد، فيما تسافكوا من الدّماء
يوم القيامة؛ فلا تقوّينّ سلطانك بسفك دم حرام، فإنّ ذلك ممّا يضعفه و يوهنه، بل
يزيله و ينقله. و لا عذر لك عند اللّه و لا عندي في قتل العمد، لأنّ فيه قود
البدن. و إن ابتليت بخطاء و أفرط عليك سوطك[1]
أو يدك بالعقوبة؛ فإنّ في الوكزة فما فوقها مقتلة، فلا تطمحنّ بك نخوة سلطانك عن
أن توّدّي إلى أولياء المقتول حقّهم.»
«و بپرهيز و بترس از خونهاى مردمان و ريختن آن بغير حقّ و بغير جهت
حلّيت. پس، به درستى كه نيست چيزى دعوتكنندهتر به انتقام و عذاب و عظيم وبالتر و
سزاوارتر به زوال نعمت و انقطاع مدّت از ريختن خونهاى بغير حقّ. و خداى- سبحانه و
تعالى- ابتدا مىكند به حكم كردن در ميان بندگان در آنچه ريختهاند از خونهاى
يكديگر در روز قيامت. و قصد تقويت سلطنت خود مكن به ريختن خون حرام؛ پس، به درستى
كه ريختن خون ضعيف مىسازد سلطنت را، و سست مىسازد او را، بل زايل مىسازد و
منتقل مىنمايد او را. و نيست عذرى تو را در پيش خدا و در پيش من و در قتل به عمد،
زيرا كه در قتل به عمد قصاص بدن لازم است. پس، اگر مبتلا شوى به قتل خطا و پيشى
گيرد بر تو و از حدّ درگذرد [216 آ] تازيانه تو يا دست تو به عقوبتى و بهواسطه آن
منجر به قتل شود؛ پس، به درستى كه در مشت زدن و آنچه بالاتر از آن است كشتن
مىباشد؛ پس، اگر قتل خطا از تو صادر شود به يكى از اسباب مذكوره، پس بالا نبرد تو
را تكبّرى از آنكه ادا كنى به سوى اولياى مقتول حقّ ايشان را.»
«و إيّاك و الإعجاب بنفسك، و الثّقة بما يعجبك منها، و حبّ الإطراء،
فإنّ ذلك من أوثق فرص الشّيطان في نفسه ليمحق ما يكون من إحسان المحسنين.»
«و بپرهيز از خودبينى و اعتماد كردن به آنچه خوش آيد تو را از نفس
خودت، و از آنكه دوست دارى كه مبالغه كند در مدح و ثناى تو. پس، به درستى كه اعجاب
و حبّ
[1] - چاپهاى صبحى صالح و فيض الاسلام:« سوطك أو سيفك
أو يدك»، امّا متن شرح نهج البلاغه، ابى الحديد مانند متن روضة الانوار است.
نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 862