نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 827
و لا تقولنّ: إنّي مؤمّر آمر فأطاع، فإنّ ذلك إدغال في القلب، و
منهكة للدّين، و تقرّب من الغير».
«و نصب مكن نفس خود را از جهت حرب كردن با خداى، و غرض ارتكاب ظلم
است چنانكه از كلام آينده مستفاد مىشود يا مطلق معصيت است. پس، به درستى كه تو را
هيچ قوّت و توانايى نيست با عذاب و انتقام الهى، و هيچ استغنا و بىنيازى نيست تو
را از عفو و رحمت او. و پشيمان مباش بر هيچ عفوى از گناهكار، و خوشحال مباش به
عقوبت كردن بر كردگار، و شتاب مكن به سوى حدّت و غضبى كه تو را از امضاى آن وسعت و
فراخى باشد، و امضاى مقتضاى آن غضب بر تو واجب و لازم نباشد؛ بايد كه اوامر تو
موافق تحديد عقل و شرع باشد. و مگوى و به خاطر مگذران كه، مرا امير ساختهاند بر
اين قوم؛ هرچه خواهم ايشان را به آن امر مىكنم و بر ايشان اطاعت من لازم است كه
اين گفتار فسادى است در دل كه باعث عجب و تكبّر بر عباد است، و محلّ ضعف و نقص دين
است، و نزديكى جستن است به تغيير نعمت و دولت، چه تغيير نفس باعث تغيير نعمتهاى
الهى است، چنانكه در قرآن مجيد اشاره به آن شده.»
«و إذا أحدث لك ما أنت فيه من سلطانك أبّهة أو مخيلة، فانظر إلى عظم
ملك اللّه فوقك، و قدرته منك على ما لا تقدر عليه من نفسك، فإنّ ذلك يطامن إليك من
طماحك، و يكفّ عنك من غربك و يفيء إليك بما عزب عنك من عقلك!»
«و هرگاه پديد آورد از جهت تو آنچه در آنى از سلطنت و حكومت بزرگى و
كبر را؛ پس، نظر كن به عظمت و بزرگى پادشاهى خداى عز و جلّ فوق تو و توانايى او از
تو بر چيزى كه توانا نيستى تو بر آن از نفس خود. پس، به درستى كه نظر كردن مذكور
تسكين مىدهد بلندى تو را- يعنى، تكبّر تو را مىشكند و ديگر آتش مكر تو را
فرومىنشاند و باز مىدارد از تو تيزى خودپسندى تو را و بازمىگرداند به سوى تو
آنچه غايب شده بود از عقل تو به سبب تكبّر.»
«إيّاك و مساماة اللّه في عظمته، و التّشبّه به فى جبروته، فإنّ
اللّه يذلّ كلّ جبّار، و يهين كلّ مختال.»
نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 827