responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 692

پس، گفت: «اين گاو بسيار لاغر است. اين را علف دهيد تا پاره‌اى فربه شود.»

پس، برخاست و بيرون آمد و گفت دست و پاى او بگشانيد و خوردنى پيش او برند و گويند: «بخور.» بيمار بعد از آن به خوردن درآمد. اغذيه و اشربه مناسب داد و گفت:

«اين گاو را بغايت فربه كنيد.» هرچه به او مى‌دادند، به اميد آنكه فربه مى‌شود، مى‌ستد و مى‌خورد تا يك‌ماه صحّت كامل يافت و همه اهل خرد دانستند كه چنين معالجه نتوان كرد، الّا به فضلى كامل و حدسى صحيح.[1]

حكايت‌

صاحب كامل الصّناعه‌[2] آورده كه در ولايت فارس حمّالى بود كه بارى بغايت سنگين به سربرمى‌داشت و در هر پنج ماه يا شش ماه او را درد سرى عارض مى‌شد كه بيقرار مى‌شد و ده پانزده روز مى‌كشيد. يك نوبت به اين صداع گرفتار بود و چندبار قصد كرده بود كه خود را بكشد. طبيبى بر در سراى او مى‌گذشت. برادر حمّال پيش دويد و خدمت كرده، حال عرض كرد. طبيب گفت: «او را بيرون آورند.» چون آوردند، مردى ديد مهيب قوى‌هيكل، جفتى كفش در پاى داشت هريك به وزن يك من و نيم. نبض او بديد و به صورت او نگريست و گفت او را به صحرا آورند. چنان كردند. چون به صحرا رسيد، غلام خود را گفت كه دستار از سر او برگرفته در گردنش انداخته، تابيدند و غلامى ديگر را گفت كه كفشها از پاى او بيرون كرده، بر سر او زدن گرفتند. زن و فرزندانش به فرياد آمدند، امّا طبيب مردى محتشم بود. هيچ نمى‌توانستند گفت. پس، آن دستار را به دست غلامى داد كه بر اسب سوار بود و [178 آ] آن شخص در خواب شد. او را برداشته به خانه آوردند. يك شبانه‌روز خفته بماند و آن درد سر برفت و هرگز به معالجه محتاج نشد.

عضد الدّوله از كيفيت آن معالجه پرسيد. گفت: «آن مادّه‌اى بود كه از دماغ او فرود


[1] - منقول از: چهار مقاله عروضى، صص 125 تا 128.

[2] - چنانكه گذشت، مؤلف اين كتاب على بن عباس مجوسى اهوازى است كه در شيراز طبابت عضد الدّوله ديلمى را داشته است.

نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 692
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست