responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 471

يتيمان مقرّر بوده و از عطاياى پادشاه چندان به سادات و اشراف و علما و فضلا و صلحا و ساير مردمان مى‌رسيده كه مزيدى بر آن گنجايش ندارد. و از كمال انتظام ملك و شوكت و سرانجام سپاه و حشمت بود كه در ايّام آن حضرت كه چهار نوبت سلطان سليمان پادشاه تمام ممالك روم و مصر و شام و يمن و حرمين و بلاد مغرب با لشكرهاى بيرون از حدّ و شمار متوجّه ملك ايران شده، هر مرتبه ضعيف و مختلّ مراجعت نمود. و بر اين قياس خان ماوراء النّهر و تركستان، شش نوبت لشكر بر سر خراسان آورد و بغير از خجلت و شرمندگى حاصلى تحصيل ننمود. و در ايّام دولت آن حضرت فتوحات رو داد و به هرجانب كه لشكر مى‌فرستاد، مظفّر و منصور بودند. به توجّه و امداد آن حضرت ممالك هندوستان از تصرّف خصوم بيرون آمده، بر پادشاه آن ملك سلطان همايون بن بابر ميرزا[1] قرار يافت. و همچنين نوّاب رضوان مكان فردوس آشيان شاه عباس الحسينى- افاض اللّه تعالى على تربته المراحم و الفيوض الرّبّانيّه- در ايّام دولت خود در اجراى مسلك قناعت اهتمام تمام مى‌نمود و با اسراف و تبذير بسيار بد بود و خود اكثر اوقات لباسهاى بى‌تكلّفانه مى‌پوشيده و در تخفيف خرجهاى خود مى‌كوشيد تا مردم آن طريقه را قدوه‌[2] سازند. و اگر از خواصّ و مقرّبان آن حضرت يا افراد سپاه جامه‌اى به تكلّف به نظر آن حضرت مى‌رسيد، كمال طيش و رنجش تمام اظهار مى‌فرمود. بعضى مقرّبان آن حضرت چند قبا به يك رنگ مى‌دوختند كه مبادا اگر قبا به رنگ ديگر پوشند بر پادشاه معلوم شود كه اين قبا نو است و حمل بر محبت تزيين و تكلّف نموده، باعث رنجش خاطر آن حضرت گردد. در اوايل دولت آن حضرت، بغير از حاتم بيك اعتماد الدوله كسى لجام [120 ب‌] طلا استعمال نمى‌كرد. بدين سبب مردم را كمال رفاهيت و آسايش بود و ملك معمور بود و رعيّت آسوده و خزانه معمور و لشكر با سرانجام. آن حضرت را


[1] - دومين پادشاه از سلسله مغولان هند كه در سال 937 ق. به جاى پدرش، بابر شاه، بر تخت نشست. در سال 946 ق. شير شاه حاكم دولت بهار شاه به ناگاه بر مقرّ مغولان در جونسا هجوم برد و همگى را از بنگال بيرون ريخت و در سال بعد، پس از شكست نهايى، همايون شاه مجبور شد به سند و سپس ايران بگريزد. وى در سال 962 ق. به يارى شاه طهماسب صفوى توانست بر دشمنان فايق آيد و حكومت خود را دوباره تأسيس كند. تاريخ دولتهاى اسلامى، ج 2، صص 536 و 537.

[2] - مقتدا، پيشوا.

نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 471
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست