responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 415

شما ديده‌بان و خبردار است».

و از حضرت رسول صلّى اللّه عليه و اله منقول است كه، «وصيّت مى‌كنم حاضر از امّت خود و غايب از ايشان را و هركس كه در صلبهاى مردان و رحمهاى زنان است تا روز قيامت آنكه صله رحم به‌جا آورد، و اگرچه از او يك ساله راه دور باشد. پس، به درستى كه آن از دين است.»

و از حضرت امير المؤمنين- صلوات الله عليه- منقول است كه، در خطبه فرمودند كه، «پناه مى‌برم به خداى عز و جلّ از گناهانى كه به تعجيل مى‌آورد فنا را.» پس، برخاست عبد اللّه بن كوّا و گفت: «يا امير المؤمنين! مى‌باشد گناهى كه به تعجيل آورد فنا را؟» حضرت فرمود: «بلى، ويلك قطيعه رحم است. به درستى كه اهل‌بيتى مجتمع مى‌باشند و مواسات با يكديگر مى‌كنند، با آنكه از زمره فاجرانند. خداى عز و جلّ ايشان را روزى مى‌دهد و اهل‌بيتى متفرّق مى‌شوند و بعضى قطع بعضى مى‌كنند. خداى عز و جلّ ايشان را محروم مى‌سازد، با آنكه متّقيانند».

و از حضرت امام جعفر صادق 7 منقول است كه فرموده: «اتّقوا الحالفة فانّها تميت الرّجال»[1]. يعنى: «بپرهيزيد از گناه هلاك‌كننده مستأصل‌سازنده. پس، به درستى كه آن مى‌ميراند مردان را». راوى مى‌گويد: «گفتم: چه چيز است حالفه؟» فرمود: «قطيعه رحم».

و بعضى از اصحاب گفته‌اند كه، به حضرت صادق 7 گفتم كه، «برادران من و بنى اعمام من سراى را بر من تنگ كرده‌اند و مرا ملجأ ساخته‌اند و اگر حرف [106 آ] بزنم، مى‌توانم كه آنچه در دست ايشان است بازستانم.» حضرت فرمود: «صبر كن كه زود باشد كه خداى عز و جلّ تو را فرجى بدهد.» راوى گويد: «چون بازگشتم وبايى شد و همه آن جماعت هلاك شدند و يكى از ايشان باقى نماند. آنگاه، من به سفر رفتم و به خدمت حضرت رسيدم. فرمود: خ چيست حال اهل‌بيت تو؟ خ گفتم:

خ و اللّه كه همه مردند. خ حضرت فرمود: خ آن به سبب بديى بود كه با تو كردند و به سبب عقوق تو و قطع‌رحم تو خداى عز و جلّ ايشان را قطع نمود. آيا تو مى‌خواستى كه ايشان باشند


[1] - مستدرك الوسائل، ج 15، ص 183.

نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 415
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست