نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 414
فصل دوم: در فضل صلهرحم و مراعات حقوق خويشان و بدى قطيعه
رحم
مراد از صلهرحم نيكويى كردن است با اقربا و خويشان، چون فرزندان و
برادران و خواهران و برادرزادگان و خواهرزادگان و اعمام و اخوال و اولاد اعمام و
اولاد اخوال، و على هذا القياس.
مجملا، هركسى كه او را قرابتى بوده باشد، ليكن مراعات خويشان هرچند
نزديكتر باشند بيشتر بايد نمود. و صلهرحم مهربانى است و احسان و شكفتگى و بشاشت
در حين تلاقى و بذل مال به اندازه وسعت خود و حاجت ايشان و اهداى عطايا و ارسال
هدايا و انجاح[1] حاجات و
حضور جنايز و عيادت مرضى و پرسيدن احوال و خبرگيرى و مشاركت در حزن و سرور و عفو
از سفههاى[2] ايشان و
حلم و كظم غيظ و عدم مؤاخذه بر تقصيرات ايشان و پوشيدن عيبهاى ايشان و اجلال و
توقير بزرگ ايشان، و ترحّم بر كوچك ايشان و نصيحت و ارشاد و هدايت و تعليم و تأديب
و زيارت و ذكر به خير و محمدت در موضع خود و امثال آن.
و قطعرحم گسستن و مهاجرت و ايذاء و اهانت و دورى و امثال آن است. و
قطعرحم از جمله گناههاى كبيره است و نصوص در فضيلت صلهرحم و مذمّت قطعرحم بسيار
است. خداى عز و جلّ فرموده: الَّذِينَ يَنْقُضُونَ
عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ
يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ. أُولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ
سُوءُ الدَّارِ[3]. يعنى: «آن كسانى كه مىشكنند عهدى كه با خداى دارند، بعد از استوار
ساختن آن، و قطع مىكنند و گسسته مىگردانند آن چيزى را كه خداى عز و جلّ به
پيوسته داشتن آن امر فرموده- و مراد پيوستن رحم است- و فساد مىكنند در زمين به
اتلاف اموال و نفوس و اضلال خلق و ايقاع فتنهها، آن جماعت از براى ايشان است لعنت
و از براى ايشان است بدى خانه و سراى- يعنى، منزل ايشان در آخرت جاى بدى است كه
جهنّم باشد.»
و خداى عز و جلّ فرمود: وَ اتَّقُوا اللَّهَ
الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً[4] يعنى: «بپرهيزيد خدايى را كه مسائله[5]
مىكنند به او و رحمها. به درستى كه خداى عز و جلّ بر