responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 22

حايز شرايط- نه تمامى امّت- صورت پذيرد.[1] او اين گزينش را براى انعقاد امامت به دو صورت مجزّى بر مى‌شمرد: يكى به اختيار اهل حلّ و عقد، و ديگرى به دست امام قبلى.[2]

سومين جريان عمده در صدر اسلام، موضع كسانى بود كه مواضع سنيان و شيعيان، هردو، را ردّ مى‌كردند و خوارج ناميده مى‌شدند.[3] خوارج معتقد بودند محدود ساختن امامت به خانواده قريش توسّط اهل سنت اعتبارى ندارد، و بر طبق ديدگاه آنان، ضرورتى نبود كه امام به قبيله يا خانواده خاصّى تعلّق داشته باشد، و اين نظرى بود كه در برابر عقيده شيعه قرار داشت. آنان معتقد بودند كه امام حتّى مى‌تواند يك عبد باشد، و تنها شرطى كه قرار مى‌دادند اين بود كه او بايد شايسته‌ترين مسلمان زمان خود و حاكم خوبى باشد.[4] خوارج، برخلاف شيعه، بر آن بودند كه عناصر دينى و سياسى امامت را از هم منفكّ سازند، در حالى كه شيعيان بيشتر بر عناصر دينى تأكيد مى‌ورزيدند.[5]

آنچه كه در باب عقايد سياسى شريعتمداران به اشاره گفته شد، باورهاى آرمانى فقيهان هريك از سه گروه است؛ منتهى اين اعتقادات بسيار تحت تأثير حوادث اجتماعى و سياسى قرار گرفته است و بايد در سير زمانى آن مورد بررسى قرار گيرد تا معلوم گردد كه تجديد نظرهاى به عمل آمده در انديشه سياسى، تا چه اندازه تابعى بوده است از اوضاع و احوال متغيّر زمانه.

نظريه انديشمندان عقلى‌

از ميان رفتن يكپارچگى سرزمينهاى اسلامى و سلطه دستگاه خلافت، و مقهور گشتن خليفه به دست اميران و شاهان و همچنين تأسيس حكومتهاى نوينى در ديگر اقطار با نام خلافت‌[6] موجب بروز بحرانى سياسى در جهان اسلام و ايجاد ترديد و


[1] - دولت و حكومت در دوره ميانه اسلام، صص 105 و 106.

[2] - نظام الحكم فى الاسلام، ص 79.

[3] - انديشه سياسى در اسلام معاصر، ص 24.

[4] - دولت و حكومت در دوره ميانه اسلام، ص 31.

[5] - همان، ص 30.

[6] - امويان كه پس از سقوط حكومت سلطنتى خويش موفق شده بودند در سال 138 ق. در اندلس دولت مستقلّى تأسيس كنند به فرمانروايى خود تا سال 316 ق. رنگ خلافت نداده بودند. در اين سال( 316) به فرمان عبد الرحمن الناصر فرمانى صادر و در آن خلافت خويش را اعلام داشت( تاريخ دولت اسلامى در اندلس، ج 1، صص 426 و 427). فاطميان يا عبيديان نيز از سال 297 ق. در شمال آفريقا و بعد در مصر با نام خلافت حكومت مى‌كردند( العبر، ج 3، ص 39 و به بعد؛ النجوم الزاهرة، ج 4، ص 74 و به بعد). در اين حالت، همزمان در دنياى اسلام سه تن به نام خليفه حكومت مى‌كردند.

نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 22
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست