نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 119
لم يزل و لا يزال موصوف است به صفات كمال، و منعوت است به نعوت
جمال و جلال نه به صفتى زايد بر عين ذات. و امروز چنان است كه در ازل بود و هميشه
چنين است، بىآنكه تغييرى در ذات مقدّس او به هم رسد و در وقتى حالى داشته باشد كه
وقتى ديگر نداشته باشد. و آنچه در احاديث اهل البيت عليهم السّلام وارد شده و حكما
و بسيارى از طوايف علما گفتهاند كه، صفات واجب تعالى عين ذات است و او را صفتى
زايد بر ذات نيست.
معنى اين سخن آن است كه ما را ذاتى هست و صفتهايى كه داريم معنيى است
غير ذات و زايد بر ذات. مثلا، چيزى را نمىدانستيم و ذات ما بود. بعد از آن، آن
چيز را دانستيم؛ در اين صورت غير ذات معنى در ما به هم رسيد كه آن چيز را دانستيم،
و آن معنى پيشتر نبود، و از كارى عاجز بوديم و ذات ما بود. ناگاه، ما را توانايى
بر آن كار به هم رسيد. در اين صورت معنى به هم رسيد بر ذات و زايد بر ذات، كه آن
صفت قدرت و توانايى است.
امّا واجب الوجود- تعالى شأنه- يك ذات واحد است و هر امر كه در ما
اثر صفتهاى زايده است، چون علم و توانايى و غير ذلك، در آنجا اثر ذات است و به ذات
صفتى زايد قايم نيست.
و بايد دانست كه خداى عز و جلّ حكيمى است كه در افعال او غير حكمت و
عدل نرود و از او عبث سرنزند؛ و آنچه بر خلق نازل سازد از انواع عذاب [22 ب] و
آلام و بليّات و رنج و قحط و ترس و بيم و اندوه و فوت اولاد و احبّا و خوارى و
مصيبت و گرفتارى، كه در اين عالم مىرود، همه آثار عدل آن حضرت است. و اگر آزارى،
بىاستحقاق سابق، به كسى رسد چون آزارها و المهاى اطفال و ديوانگان مبنى بر حكمت و
مصلحت است و در قيامت در عوض آن آلام خداى عز و جلّ چندان نعيم و نعمت به ايشان
خواهد داد كه تدارك آن آزارها به ابلغ نحوى بشود و ايشان اشدّ رضا به آن معامله
داشته باشند؛ و اصناف آسانى و فراخى و كامرانى و شادى و فراغت و امن و سعادت و عيش
و راحت كه بر خلق مىگذرد، همه نتايج فضل اوست.
روايت است كه شخصى نزد حضرت امام محمّد باقر 7 آمد و به
حضرت گفت:
«مرا خبر ده از پروردگار خود كه چه وقت بود يا چه وقت موجود شد؟»
حضرت فرمود:
نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 119