نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 108
بهرهاى نبرد؛ «و لم يقض مفترضا» و در ايّام حيات بهجا نياورد
هيچ فرضى را؛ «دهمته فجعات المنية» هجوم كرد بر او ناگاه اندوهها و دردهاى مرگ؛
«فى غبّر جماحه» در بقاياى زمان، شتافتن از عقب هواهاى نفس؛ «و سنن مراحه» و
راههايى كه به اغراض خود مىرفت؛ «فظلّ سادرا» پس، ناگاه گشت متحيّر و افگار[1]؛
«و بات ساهرا» و شب را به روز آورد به بيدارى. يعنى، از هجوم آلام و صعوبت بيمارى
بيخوابى بر او مستولى شد؛ «فى غمرات الالام» در سختيهاى المها و دردها؛ «و طوارق
الاوجاع و الأسقام» و دردها و بيماريهاى در شب آينده؛ «بين اخ شقيق» در ميان
برادرى كه پارهاى است از جان؛ «و والد شفيق» و پدر [ى] مهربان؛ «و داعية بالويل
جزعا» و زنى كه واى مىگويد از روى جزع و ناشكيبايى؛ «و لادمة للصّدر قلقا» و زنى
كه بر سينه مىزند جهت اضطراب؛ «و المرء فى سكرة ملهية»[2]
و حال آنكه آن مرد در آن حال در سختى جان كندن است، چنان حالى كه او را از همه كس
و همه چيز غافل ساخته.
«و غمرة كارثة» و در گردابى باشد دردناك و آغشته گشته به درد بيحدّ؛
«و أنّة موجعة» يعنى: در حال نالههاى دردآورنده يعنى، نالههايى كه دلها را به
درد مىآورد؛ «و جذبة [19 ب] مكربة» يعنى، كشش به اضطراب درآورنده، و آن كششى است
كه ملائكه مىكنند جهت كشيدن روح، و اشاره به اين حال است آنچه خداى عز و جلّ در
قرآن مجيد فرمود: وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ
الْمَلائِكَةُ باسِطُوا أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ
عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَقُولُونَ[3]
يعنى: «اگر ببينى يا محمد صلّى اللّه عليه و اله آنكه ظالمان و كافران در غمرات و
شدايد مرگ باشند و ملائكه دستها گسترده باشند جهت قبض روح ايشان و مىگفته باشند
كه بيرون كنند نفسهاى خود را.» و بعضى گفتهاند: «باسطوا أيديهم» يعنى:
«ملائكه دست گشوده باشند به زدن و تعذيب ايشان.» و بعضى گفتهاند
معنى «اخرجوا انفسكم» آن است كه گويند، بر سبيل استهزا، كه اگر مىتوانيد خويشتن
را برهانيد امروز،
[2] - در نهج البلاغه، چاپ فيض الاسلام:« ملهيّة» و در
شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد:« ملثّة». ابن ابى الحديد در شرح خطبه افزوده هر
دو وجه روايت شده است. نك: ج 6، ص 272.