اما اگر كافران و منافقان در مقام لجاج و
دشمنى بر آمدند و نشانههاى اصلاحطلبى در آنان نبود بايد با آنان برخوردى قاطع و
جدّى داشت و جاى به كار گرفتن خشم مقدس است. آتش خشم مسلمانان بايد در هنگام نبرد
باكفار متجاوز و رويارويى بامنافقان توطئهگر و ضد اسلام بروز كند. در اين هنگام
بايد از سلاح خشم استفاده كرد (و جاى عطوفت و مهربانى نيست)؛ زيرامنافقان وكافرانى
كه بر ضد اسلام ومسلمانانقيام وتوطئه مىكنند، شايستگى بر خوردارى از رحمت و
عطوفت اسلام را از دست مىدهند و چارهاى جز برخورد قاطع به منظور ريشهكن كردن
كفر و نفاق نيست. يكى از رهنمودهاى قرآن در اين زمينهاين است كه مىفرمايد:
اى پيامبر! باكا فران ومنافقان بجنگ و بر آنان سختگيرى كن. جايگاه
آنان دوزخ است كه بدمنزلگاهى است.
3- خشم با بزهكاران و مجرمان: حرمت قانون خدا، بيش
از حرمت انسانهاست و منفعت عمومى جامعه و صلاح عامه مردم، بر منافع فردى مقدّم
است. بنابراين، كسانى كه درجامعه، جرائمى را مرتكب مىشوند، فساد مىكنند، احترام
جامعه اسلامى و شرف و ناموس مردم وامنيت اجتماعى را زير پا مىگذارند و مرتكب جرم
و خيانت مىشوند، بايد مجازات شوند. گرچه مجازات و كيفر تبهكاران ومجرمان، با خشم
همراه است، ولى چنين خشمى از موارد خشم مقدس بر ضد عصيان و فساد است و نسبت به
كيفر مجرمان، نبايد نازكدل و مهربان بود. اينجا جاى عاطفه نيست. به قول سعدى:
ترحم
بر پلنگ تيز دندان
ستمكارى
بود بر گوسفندان
كيفرهايى كه در آيين اسلام، نسبت به بزهكارانى كه مرتكب جرائمى
همچون:
قتل، دزدى، زنا، ميخوارى، و ... مىشوند. براى حفظ سلامت جامعه است و
متصديان امور قضايى و اجرايى كشور اسلامى بايد بدقّت موارد «عفو» و «عقوبت»،
«مهربانى» و