صحنههاى گوناگون از انسان مؤمن و آرمانخواه
مشاهده مىشود.
مردان الهى در بعضى موارد كه فرو خوردن خشم (كظم غيظ)، عفو و اغماض و
صبر وتحمل، مفيد بوده اثر تربيتى داشت، خشم خود را فرومىخوردند و در مقابل تنديها
و اهانتهاى ديگران بردبارى نشان مىدادند، ولى درجاى خود، به خاطر خدا خشمگين
مىشدند.
نقل شدهكه پيامبر (ص) هرگاه خشمگين مىشد، آثار غضب در چهرهاش
نمودار مىشد.
امير مؤمنان على عليهالسلام درباره آن حضرت چنين نقل مىكند:
«رسول خدا، براى دنيا (وماديات) خشمگين نمىشد، و هرگاه كه به خاطر
حق، به خشم مىآمد، ديگر كسى او را نمىشناخت و چيزى خشم او را فرو نمىنشاند تا
اينكه حق را يارى كند.[1]
روزى امام سجاد (ع) براى نماز آماده مىشد، خدمتكارش آب روى دست آن
حضرت مىريخت. ناگهان بر اثر سهل انگارى مستخدم، آفتابه از دستش افتاد و آن حضرت
را زخمى كرد. امام سربلند كرد و نگاهى به او انداخت كه حاكى از ناراحتى آن حضرت
بود. خدمتكار، فورى گفت: خداوند مىفرمايد:
«وَالْكاظِمينَ الْغَيْظَ» فرو خورندگان خشم
امام فرمود: خشم خودم را فرو خوردم. خدمتكار، دنباله آن را خواند:
«وَالْعافينَ عَنِ النَّاسِ» وعفو كنندگان از
مردم
خداوند از تو بگذرد.
«وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»[2] و
خدانيكوكاران را دوست دارد.
[1] -« كانَ لا يَغْضِبُ لِلدُّنْيا، فَاذا اغْضَبَهُ
الْحَقُّ لَمْ يَعْرِفْهُ احَدٌ وَلَمْ يَقُمْ لِغَضَبِهِ شَىْءٌ حَتَّى
يَنْتَصِرَلَهُ»( ميزان الحكمة، ج 7، ص 240. محجةالبيضا، ج 5، ص 303)