responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : احاديث و قصص مثنوى نویسنده : فروزانفر، بديع الزمان    جلد : 1  صفحه : 382

[عقلها مطبوع يا مسموع دان‌]

629-

«عقل دو عقل است اوّل مَكسَبى‌

كه در آموزى چو در مكتب صَبى‌

از كتاب و اوستاد و فكر و ذكر

از معانى و از علوم خوب و بكر

عقل ديگر بخشش يزدان بود

چشمه آن در ميان جان بود

مناسب است با اشعار ذيل كه منسوب است به مولاى متقيان على- 7-:

رَأَيتُ العَقلَ عَقلَين‌

فَمَطبُوعٌ وَ مَسمُوعٌ‌

وَ لَا يَنفَعُ مَسمُوعٌ‌

إذَا لَم يَكُ مَطبُوعٌ‌

كَمَا لَا يَنفَعُ الشَّمسُ‌

وَ ضَوءُ العَين مَمنُوعٌ‌[1]

احياء العلوم، ج 3، ص 13، وافى فيض، ج 1، ص 18 [ص 124 احاديث مثنوى‌]

[از لياقت شد اسامه حكمران‌]

630-

«يك سريّه مى‌فرستادى رسول‌

بهر جنگ كافر و دفع فضول‌

ظاهراً مأخذ آن روايت ذيل است:

بَعَثَ النَّبىُّ بَعثاً وَ امَّرَ عَلَيهم اسَامَةَ بنَ زَيدٍ فَطَعَنَ بَعضُ النَّاس فى امَارَته فَقَالَ النَّبىُّ 6 ان تَطعَنُوا فى امَارَته فَقَد كُنتُم تَطعَنَونَ فى امَارَة ابيه من قَبله وَ ايْم اللَّه ان كَانَ خَليفاً للامَارَة وَ ان كَانَ لَمَن احَبُّ النَّاس الَىَّ وَ انَّ هَذَا لَمَن احَبِّ النَّاس الىَّ بَعدَهُ‌[2].

صحيح بخارى، ج 2 ص 194، مسلم، ج 7، ص 131- نيز رجوع كنيد به طبقات ابن سعد، جزء دوم از قسم دوم، ص 41.

و نظير آن روايت ذيل است:

عَن عُثمَانَ بن عَفَّانَ قَالَ بَعَثَ رَسُولُ اللَّه 6 بَعثاً وَ امَّرَ عَلَيهم اميراً منهُم هُوَ اصغَرُهُم‌


[1] - عقل را دو گونه يافته‌ام. يكى عقلى كه خدا عطا كرده است و در طبيعت انسان قرار مى‌گيرد. ديگر عقلى كه از راه حس و اكتساب حاصل مى‌شود. بديهى است عقل اكتسابى زمانى سود بخش است كه عقل خدا داد نيز در انسان باشد.

همان طورى كه نور خورشيد زمانى روشنى بخش انسان است كه وى از نعمت بينايى محروم نشده باشد.

[2] - پيامبر خدا6 لشكرى( براى جهاد با كفار) گسيل كرد و فرماندهى آن را به اسامة بن زيد داد. اين انتصاب مورد طعن و اعتراض بعضى از مردم واقع شد.

پيامبر6 خطاب به آنان فرمود: شما نسبت به فرماندهى پدر اسامه يعنى زيد نيز همين برخورد را داشتيد در حالى كه به خدا سوگند او شايسته فرماندهى بود و محبوبيتش بيش از همه بود. اكنون نيز فرزندش اين چنين است.

نام کتاب : احاديث و قصص مثنوى نویسنده : فروزانفر، بديع الزمان    جلد : 1  صفحه : 382
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست