responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : احاديث و قصص مثنوى نویسنده : فروزانفر، بديع الزمان    جلد : 1  صفحه : 359

[اهل عصيان اين جهان آباد كرد!]

583-

«ليك حق بهر ثبات اين جهان‌

مُهرشان بنهاد بر چشم و دهان‌

يوسف بن احمد مولوى آن را مناسب اين دو روايت شمرده است:

لَو لَا الحَمقىَ لَخَربَت الدُّنيَا[1].

جَعَلتُ مَعصيَةَ ابن آدَمَ سَبَباً لعمَارَة الكَون‌[2].

المنهج القوى، ج 4، ص 95 [ص 113 احاديث مثنوى‌]

[سنگ، زر مى‌شد به دست آن غلام‌]

584-

«آن يكى درويش هيزم مى‌كشيد

خسته و مانده ز بيشه در رسيد

نظير آن حكايت ذيل است:

حسن بصرى- رَحمَهُ اللَّهُ- روايت كند كه به عبّادان سياهى بود كه اندر خرابه‌ها بودى، روزى من از بازار چيزى بخريدم و بدو بردم. مرا گفت اين چه چيز است؟ گفتم طعامى است كه آورده‌ام بدان كه مگر تو بدان محتاجى. گفت به دست اشارتى كرد و در من خنديد. من سنگ و كلوخ ديوارهاى آن خرابه را جمله زر ديدم. از كرده خود تشوير خوردم. و آنچه برده بودم بگذاشتم و خود بگريختم از هيبت او. كشف المحجوب، ص 297- 298 [ص 134 قصص مثنوى‌]

[ «مُلك بر هم زن تو ادهم‌وار زود»]

585-

«ملك بر هم زن تو ادهم‌وار زود

تا بيابى همچون او ملك خلود


[1] - اگر احمقها نبودند دنيا به ويرانى مى‌گراييد.( چون عاقلان به عمارت دنيا نمى‌پردازند)

[2] - اهل معصيت را، سبب آبادى جهان قرار دادم.( اهل طاعت به عمران دنيا نمى‌پردازند)

نام کتاب : احاديث و قصص مثنوى نویسنده : فروزانفر، بديع الزمان    جلد : 1  صفحه : 359
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست