آدم .و سگ
اَجَلّ کائنات[1] از روی ظاهر آدمی است و اَذلّ موجودات سگ و به اتّفاقِ خردمندان سگِ حقشناس به از آدمی ناسپاس.
سگی را لقمهای هرگز فراموش نگردد ور زنی صَد نوبتش سنگ
و گر عمری نوازی سفلهای[2] را به کمتر تندی آید با تو در جنگ[3]
نمک نمک است، چه یک مُشت چه یک انگشت.
از بخششهای بزرگ هم باید مانند بخششهای کوچک تشکر کرد.[4]
شُکر نعمت از شِکر شیرین تراست.[5]
طعم و دل نشینی شُکر از هزاران شِکر شیرین تر و خوش تر است. چرا که آن بر جان و این بر تن نشیند.
بی کفشی
هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان در هم نکشیده، مگر وقتیکه پایم برهنه مانده بود و استطاعت پایپوشی نداشتم. به جامع[6] کوفه
[1] . جلیل ترین مخلوقات.
[2] . پَست و فرومایه.
[3]. سعدی، گلستان، باب هشتم.
[4]. نان و نمک، ناسپاسی.
[5]. دوازده هزار ضربالمثل فارسی، ص 674.
[6] . مسجد جامع.