ناخدا لطف کرده و تو
را سوار کشتی کرده و سزاوار نیست که در پاسخ به این لطف با او
سر ستیز داشته باشیم. به نحوی زبان حال بندگان و خداونداست.
خداوند نعمت های فراوان وبی شماری را در اختیار انسان
قرار داده تا خود انسان از آن بهره ببرد. در این میان برخی از بندگان
ناشُکر قدر این نعمت و صاحب این نعمت را نمیدانند و با او سر
ناسازگاری دارند.
در مذمت افراد ناسپاس و
قدرنشناس است. افرادی که به هنگام نعمت و آسایش همه کاسه و رفیق
هستند و به هنگام تنگدستی و نیازمندی غریبه و نمکنشناس میشوند.
آدم نباید گربه کور باشد.
گربه پس از سیر شدن پشت به غذا دهند میکند و
به راه خود میرود. این حکایت گربه بیناست. گربهی
کور که دیگه بدتر. این وضع تصویری از آدم ناسپاس و قدرنشناس
است.[3]