گذشته
از آنچه ياد شد، ما در برابر آيات كريمهاى از قرآن قرار داريم كه درباره شخصيت
تاريخى بزرگ است و پس از جست و جو در تاريخ، چنين شخصيتى را كه آيه بر آن تطبيق
كند، نمىيابيم مگر كورش كبيركه ويژگيهاى ذوالقرنين، بيشتر بر او قابل انطباق است.
پس چه بسا او همان ذوالقرنين باشد و البته خداوند بر حقيقت امر آگاهتر است.
سد
بزرگ مأرب
حال
كه از سد ذوالقرنين سخن به ميان آمد، مناسب است از سدّ مأرب كه برخى به اشتباه آن
را سدّ ذوالقرنين پنداشتهاند نيز سخن گوييم.
حموى
نوشته است: «اين سد، ميان سه كوه قرار دارد. سيلابهايى كه از اين كوهها سرازير
مىشود، همگى به يك كانال وارد مىشود و تنها يك مسير براى عبور اين آبها وجود
دارد. پيشينيان اين مسير را با سنگهاى سخت و سرب و صاروج مسدود كردند و در نتيجه
آبهاى چشمههاى آن مناطق و سيلابهاى سرازير شده در پشت سد جمع مىشد و درياچهاى
تشكيل مىداد. وقتى مردم مىخواستند كشتزارهايشان را آبيارى كنند، دريچههاى طراحى
شده و استوار سد را به مقدار نياز مىگشودند و پس از آبيارى، آن را مىبستند».[2]
بيرونى
(362- 440 ه) در «الآثار الباقيه» خود آورده است: «قولى وجود دارد كه ذوالقرنين
همان شمر يرعش حميرىاست واو را بهخاطر دو زلفش كه بر شانههايش آويزان بود، به
اين نام ناميدهاند. وى شرق و غرب گيتى و شمال و جنوب آن را در نورديد و شهرها را
تسخير و مردمان را مطيع خود ساخت. ابو كرب، اسعدبن عمرو حميرى، يكى از مقاول يمن
در شعرش به اين مسئله افتخار كرده و سروده است: