نام کتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 422
«وَ مِنْ
آياتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَثَّ فِيهِما مِنْ دابَّةٍ»[1]؛ و آفرينش آسمانها و زمين وآنچه از انواعجنبنده
در ميان آن دو پراكنده است، از نشانههاى قدرت اوست.
«سُبْحانَ
رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ ...»[2]؛
پروردگار آسمانها و زمين و پروردگار عرش، از آنچه وصف مىكنند منزه است ....
«تُسَبِّحُ
لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ ...»[3]؛
آسمانهاى هفتگانه و زمين و هركس كه در آنهاست، او را تسبيح مىگويند ...
«قُلْ
أَ إِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَ
تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً ذلِكَ رَبُّ الْعالَمِينَ. وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ
مِنْ فَوْقِها وَ بارَكَ فِيها وَ قَدَّرَ فِيها أَقْواتَها فِي أَرْبَعَةِ
أَيَّامٍ سَواءً لِلسَّائِلِينَ. ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ
فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا
طائِعِينَ. فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَ أَوْحى فِي كُلِّ
سَماءٍ أَمْرَها ...»[4]؛
بگو آيا اين شماييد كه واقعاً به آن كسى كه زمين را در دو هنگام آفريد، ... سپس
آهنگ آسمان كرد، و آن بخارى بود. پس به آن و به زمين فرمود خواه يا ناخواه بياييد.
آن دو گفتند فرمانپذير آمديم. پس آنها را به صورت هفت آسمان، در دو هنگام مقرر
داشت و در هر آسمانى كار مربوط به آن را وحى فرمود ...
حدوداً
در دويست آيه از قرآن «ارض» به صورت مفرد در كنار «سماوات» به صورت جمع آمده است.
كاش
مىشد فهميد كه چگونه ممكن است همجوارى زمينى مفرد و آسمان جمع با اين حجم عظيم از
تكرار اين معنا را افاده كند كه زمين هم مثل آسمان از نظر تعداد همانند باشد!؟
بويژه در آياتى كه سخن از آفرينش در ميان است، توجيه يك زمين و هفت آسمان چيست؟
افزون
بر اينكه لام در «وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ» براى عهد
خارجى است؛ يعنى همان زمينى كه نزد مخاطبان عرب زبان آن روز، دير آشنا بود و آنان
هم چيزى بيش