نام کتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 411
4. هفت
آسمان تو در تو
«أَ
لَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً»[1]؛
مگر نمىبينيد كه چگونه خدا هفت آسمان را تو در تو آفريده است؟
در
اين آيه همه انسانها مخاطبند؛ بويژه امتهاى نادان پيشين كه درباره تو در تو بودن
آسمانها چيزى نمىدانستند. حال پرسش اين است كه چرا خداوند اين مطلب غامض را با
چنين مردمانى در ميان گذاشته است؟[2]
اين
پرسش درباره دو آيه ذيل نيز مطرح است:
«أَ
فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها
وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ»[3]؛
مگر به آسمان بالاى سرشان ننگريستهاند كه چگونه آن را ساخته و زينت دادهايم و هيچ
گونه شكافى ندارد.
«الَّذِي
خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً ما تَرى فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ
فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى مِنْ فُطُورٍ»[4]؛
همو كه هفت آسمان را بر فراز هم آفريد. در آفرينش خداوند بخشايشگر هيچ گونه
اختلافى نمىبينى. باز بنگر، آيا هيچ كاستى مىبينى!
پاسخ:
اينپرسش معطوفبه اينكه «طباق» را به «دارنده طبقات» تفسير كنيم كه مشهور مفسران
بر همين باور بودهاند؛ چرا كه ايشان هفت آسمان را بسان گنبدهايى بر فرازهم
پنداشتهاند.[5] ليكن
طباق صرفاً بهمعناى سازگارى و همسانى در آفرينش و استوارى است؛ زيرا در آيه تصريح
مىشود كه «هيچ گونه اختلاف و نقصانى در آفرينشخداوند نمىبينى»؛ يعنى همه هستى
از نظر صُنع و استوارى، همساناست.
در
اين آيه معناى همبستگى و پيوستگى كامل اشراب و از آن انسجام و هماهنگى در آفرينش
اراده شده است؛ به دليل جمله «ومالها من فروج» كه فروج به معناى شكاف و گسيختگى
است. نيز معناى فروج در «مالها من فروج»، گسلهايى