نام کتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 412
است كه سبب
جدايى اجزاى يك شىء مىشود و با نظم آن در تضاد است. اين مطلب بغرنجى نيست كه
نيازمند تأمّل و درنگ باشد، بلكه هر انسانى در هر سطحى از علم و آگاهى، اگر در نظم
آسمانها و زمين دقت كند، آن را در مىيابد.
5.
آسمانِ آكنده از برج
«وَ
السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ»[1]؛
سوگند به آسمانى كه داراى برجهاى بسيار است.
«وَ
لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ»[2]؛ و
به يقين، ما در آسمان برجهايى قرار داديم و آن را براى تماشاگران آراستيم.
«تَبارَكَ
الَّذِي جَعَلَ فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ جَعَلَ فِيها سِراجاً وَ قَمَراً
مُنِيراً»[3]؛
فرخنده است خدايى كه در آسمان برجهايى نهاد و در آن چراغى روشن و ماهى تابان
آفريد.
آيا
بروج به همان معنايى است كه عالمان نجوم و هيئت درباره برجهاى دوازدهگانه تصور
مىكنند و براى هريك شكلى رسم مىكنند تا بدين وسيله ستارگان را رصد كنند؟
پاسخ
اين است كه بروج در اينجا به معناى ستارگان است و اين نامگذارى از باب تشبيه به
كاخهاى فخيم و چشم نواز و ديوارهاى بلند است؛ زيرا سراج را كه به معناى خورشيد
تابان است، بر ماه تابان عطف كرده است و هيچ ربطى به شكلهاى فلكى دوازده گانه
ندارد.
برج
در لغت به معناى دژ و كاخ و هر ساختمان بلند و استوانهاى شكل است و ستارگان هم به
سبب نورافشانى، دايرهوار به نظر مىرسند و به اعتبار درخشندگى، به حبابهايى
مىمانند كه بر صفحه آسمان شناور و زينتبخش آنند و به اين اعتبار كه كمينگاهى
براى نگهبانى از آسمان هستند و به دليل آيه «وَ
حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ رَجِيمٍ»[4]
دژهاى محكم و استوار و غير قابل نفوذى هستند. پس نامگذارى آنها به بروج، صرفاً به
لحاظ جوانب سهگانهاى است كه ذكر شد.
ناگفتهنماند
كهبسيارىاز مفسران درتفسير اين آيه دچار خلط شده و پنداشتهاند