نام کتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 100
يافتهام.
نيز گفته ميشود او علم كيميا (شيمى)[1] داشت. با
طلا و زيورآلات خود در ميان مردم ظاهر مىشد و برايشان فخر مىفروخت، مردم حسرت
مىبردند و بيچارگان مىگفتند «يا لَيْتَ لَنا مِثْلَ ما
أُوتِيَ قارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ»[2] اى
كاش مثل آنچه به قارون داده شده به ما هم داده مىشد، واقعاً او بهره بزرگى از
ثروتها دارد.
او
در آستانه پيروزى بر موسى و قومش بود كه خدا، او را با همه گنجينههايش در زمين
فرو برد.[3]
اما
اينكه فرموده: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ.
إِلى فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ قارُونَ فَقالُوا ساحِرٌ كَذَّابٌ»[4] از
آن بر مىآيد كه او با فرعون و از كسان او بوده، اما ظاهراً او خود همانند فرعون و
هامان، مخاطب تهديد خداوند بوده نه اينكه لزوماً از ايشان بوده باشد، بلكه در عناد
و سركشى در سلك آنان بوده و در صف فرعونيان روياروى موسى و هارون ايستاده بود.
«وَ قارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مُوسى بِالْبَيِّناتِ
فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ما كانُوا سابِقِينَ».[5]
و
قارون و فرعون و هامان را [هم هلاك كرديم]. و به راستى موسى براى آنان دلايل
آشكار آورد، ولى آنها در آن سرزمين سركشى كردند ولى بر ما پيشى نجستند.
بنابراين
قارون نيز مانند فرعون و هامان در اين آيه منظور است، زيرا همگى اهل سركشى و
استكبار در زمين بودند.
«ما
إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ»
خداى
متعال درباره ثروت هنگفت او مىفرمايد: «وَ آتَيْناهُ مِنَ
الْكُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ
[1] . يعنى تبديل فلزّات كم ارزش به فلزّ ارزشمند كه
طلا باشد، اين كار را گروهى از محالات شمردهاند ولىبا پژوهشات پيگير اتمى مشخّص
شده كه ممكن است. دانشمندان تلاش بسيارى داشتهاند كه اتم را بشكافند، در صورت
موفّقيت در اينكار، ساختن هر آلياژى ممكن است، چه طلا يا هر آلياژ ديگر. امروزه
آنچه پيش از اين محال مىنمود امكان پيدا كرده است. قصص الانبياء، نجّار صفحه 285.