گاه مؤلف
ضمن بيان سبب نزول آيه به تبيين حكم مىپردازد. مثلًا در آيه 196 سوره بقره كه
درباره احكام قربانى و تحليق در ايام حج است، سبب نزول عبارت أَذىً مِنْ رَأْسِهِ را اين مىداند كه شخصى به نام كعب بن عجره در
سرش زخمى داشت، از اين رو، به او اجازه داده شد كه سرش را در حرم بتراشد. پس از آن
حكم شخصى را كه به سبب بيمارى و ناراحتى قبل از قربانى، تحليق كرده بيان مىكند كه
سه نوع فديه دارد. همچنين به احكام نماز، وضو، ارث، حج، ذيل آيات مرتبط اشاره
مىكند. البته گاه ممكن است آيه ارتباطى با نظر فقهى كه ارائه مىكند، نداشته
باشد؛ مانند اينكه ذيل عبارت
وَ انْحَرْ در سوره كوثر
مىآورد: «و يقال: ضع يمينك على شمالك، در نماز دست راست را بر چپ بنه» همچنين
اصطلاحات مرتبط با احكام مانند لعان، ظهار، ايلاء ... دقيقاً توضيح داده مىشود.[1]
گاه كه اختلاف قرائت موجب تغيير در حكم آيه مىشود، ضمن ذكر آن، هر دو حكم را بيان
مىكند؛ مثلا ذيل آيه 6 سوره مائده كه اختلاف قرائت در «ارجلكم» منجر به دو حكم
متفاوت، يعنى مسح پا يا شستن آن مىشود، مىنويسد: «... وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ» كيف شئتم «وَ أَرْجُلَكُمْ» فوق الخفين «إِلَى الْكَعْبَيْنِ» و ان قرات بنصب اللام يرجع الى الغسل.
گاه
نيز به اختلاف قرائت و درنتيجه اختلاف حكم اشاره نمىكند؛ مثلا ذيل آيه 222 سوره
بقره مىنويسد: «فاذا تطهرن» و «اغتسلن»؛ اما به قرائت بدون تشديد «ط» كه منجر به
تفاوت حكم مىشود، اشاره نمىكند.
7.
اخبار تاريخى
ارائه
اطلاعات تاريخى در رابطه با آيات يكى ديگر از عناصر تفسيرى مهم در الواضح است كه
مانند ساير موارد در نهايت ايجاز و اختصار است. اين اطلاعات را مىتوان به سه دسته
تقسيم كرد:
نخست،
اخبارى درباره آفرينش جهان و آدم عليه السلام و سرگذشت پيامبران بعدى و اقوام
آنهاست. در اينگونه اخبار يكى از ويژگىهاى مهم اين تفسير تعيين مبهمات بويژه در
زمينه نام اشخاص است. جزئياتى مانند نام ابليس كه حارث است يا اينكه جنيان
پيامبرى به نام يوسف دارند و رئيس يهود كه قصد كشتن عيسى را داشت، تطيانوس نام
داشت. نام شخصى