دادند و به
گمان خود، توانستند با قرآن هماوردى كنند، حال آنكه خود را رسوا نمودند. (معرفت،
1386، ج 4، ص 249- 227).
اعجاز
بيانى
از
مشهورترين و نخستين وجوه مطرح شده در حوزهى اعجاز، اعجاز بيانى قرآن كريم است كه
مجموعه نظريات علماى پيشين، در يك جمعبندى كلى به سه پديده اشاره دارند:
الف-
فصاحت و بلاغت؛ ب- نظم؛ پ- اسلوب و شيوه بيان. (اقبال، 1385، ص 305)
اعجاز
بيانى از ديدگاه علامه طباطبائى (ره)
علامه
طباطبايى (ره) اعجاز بيانى را در حوزههاى زير تبيين كردهاند:
فصاحت
و بلاغت
به
باور علامه، آيات 13 و 14 از سوره مباركه هود و نيز آيات 38 و 39 از سوره مباركه
يونس مستقيماً بر اين جنبه از اعجاز قرآن اشاره دارند. (طباطبايى 1417، ج 10 ص 166
و 167) وى در ذيل آيه 38 از سوره يونس[1]
مىنويسند: «آيه شريفه مورد بحث تنها به بلاغت و فصاحت قرآن تحدى نكرده است، بلكه
سياق اين آيه و هر آيهاى ديگر كه در مورد تحدى وارد شده است، شاهد بر اين است كه
تحدى به همه خصوصيات قرآن بر مىگردد. امتيازات قرآن در دو خصوصيت فصاحت و بلاغت
خلاصه نمىشود، قرآن مشتمل بر معارف الهى و جوامع شرايع در باب عبادات، قوانين
مدنى، اقتصادى، قضايى و نيز اخلاق كريمه و آداب نيكو، قصص درست انبياء و امتهاى
گذشته، پيشگويىهاى غيبى، حكمت و موعظه و اخبار مربوط به آغاز و انجام خلقت است.»
البته
علامه، (همانجا) بلاغت قرآن را بر فراز بلاغت مصطلح ميان علماى بلاغت مىداند و
تأكيد دارد كه: «امتيازات قرآن بدان جهت كه «كلام الهى» است و صرف نظر از فصاحتى
كه در لفظ آن و بلاغتى كه در نظم آن هست، همه مربوط به «معانى و مقاصد» قرآن است.»
علامه شواهدى از بلاغتهاى ادبى قرآن كريم را با تكيه بر ديدگاه جارالله زمخشرى در
تفسير «كشاف» يادسپارى مىنمايد. (طباطبايى، 1417، ج 10 ص 23 و 24 و ج 13 ص 80 و ج
1، ص 433 و ج 7، ص 292 و 293) گفتنى است كه علامه، كشف تمام مقاصد قرآن بر پايه
اسلوب و ابزار