نام کتاب : قصه در قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 115
اين مسئله
تأكيد دارد كه مردمان آستراخان، شمال كوههاى قفقاز و حاشيه درياى خزر كه به تركى
سخن مىگويند، از نسل تاتارهاى گذشته هستند؛ همانها كه از تنگه كوهستانى داريال
در كوههاى قفقاز عبور مىكردند و بر مردمان گرجستان، ارمنستان و آذربايجان هجوم
مىبردند. هماكنون آنان در دامنههاى شمالى كوههاى قفقاز سكونت دارند و به آنان
«ششن انفوشيا» گفته مىشود. ساكنان كبرداى يا قبرطاى نيز به نژاد تاتارى منسوبند و
تعصب شديدى دارند. آنها به نژاد خود بسيار مباهات مىكنند و به ملتهاى همجوار،
اعم از چركسى و ديگران، به ديده حقارت مىنگرند. همه اين طويف در آسيا، تاتار نام
دارند.
به
اعتقاد ابوالكلام آزاد، دو كلمه يأجوج و مأجوج در ظاهر، عبرى است ولى در اصل، عبرى
نيست، بلكه دو واژه بيگانه است كه صورت عبرى به خود گرفته است. يونانيان اين دو
كلمه را «گوگGog » و
ماگوگ «Mogog»
گويند.[1]
[براساس
شواهد تاريخى] معلوم شده است كه در حدود سال ششصد پيش از ميلاد، يك دسته از گروه
يأجوج و مأجوج در سواحل درياى سياه پراكنده بودند و هنگام پايين آمدن از دامنه
كوههاى قفقاز، به آسياى غربى حمله مىكردند. كورش همدوره با بخشى از غارتهاى
اين گروه بوده است.[2]
مولانا
ابو الكلام آزاد خروج يأجوج و مأجوج را به هفت دوره تقسيم مىكند:
دوره
نخست آن مربوط به زمانهاى ماقبل تاريخ است. در اين دوره، گروه يأجوج و مأجوج
مجبور به مهاجرت از شمال شرقى به تپههاى وسط آسيا (مغولستان) شدند.
دوره
دوم در اوايل دوران تاريخ است. زندگى اين قومِ كوچنده در اين دوره، دو ويژگى مختلف
دارد: حيات بدوى و اوليه، حيات شهرنشينى و زراعت. سيل هجوم
[1] . با توجه به آنكه حرف«g » در عربى« جى» تلفظ مىشود،
لفظ قرآن نزديكترين تعبير به كلمه جوج و ماجوج است!