نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 79
حجاب
حجاب
زن در اسلام، جايگاه رفيعى دارد كه او را از ابتذال مصون داشته، كرامتش را از
افتادن در مسير انحطاط پاس مىدارد. زن انسانى والا و محترم است كه عزت و شرافتى
ديرينه و اصيل دارد و عزت و شرافتش عارضى و نوپيدا نيست. الزام زن به حجاب نيز
تنها در راستاى پاسداشت شرافت و عزت اوست.[1]
او هرگز رها نمىشود تا هواپرستان و خودخواهان وى را با خود به اين سو و آن سو
بكشانند.
افزون
بر اين، اسلام در پى ساختن جامعهاى پاك است كه هر دم، دستخوش طغيان و فوران
گرايشها و انگيزههاى جسمى و جنسى نگردد؛ تحريكهايى كه پيوسته، تا شهوتپرستى
بىپايان و سيرىناپذير ادامه دارد. نگاههاى دزدانه، كارهاى شهوتانگيز، جلوههاى
نمايان و تنهاى برهنه، ثمرهاى جز تحريك حالت جنونآميز حيوانى مرد و فلج ساختن
سلسله اعصاب و اراده او ندارند. نتيجه آن نيز لجام گسيختگى بىحد و مرز اجتماعى يا
بيمارىهاى عصبى و عقدههاى روانى سركوب شده- كه به شكنجه و آزار شبيهتر است-
خواهد بود.
يكى
از راهكارهاى اسلام براى پديد آوردن جامعهاى سالم و پاك، جلوگيرى از اين
شهوتانگيز شدن و سالم نگه داشتن غريزه طبيعى نهفته در ژرفاى وجود زن و مرد و
هدايت آن در مسير درست و آرام آن است.
امام
رضا عليه السلام در پاسخ به پرسشهاى محمد بن سنان مىنويسد:
نگاه
به موهاى زنان شوهردار و زنان ديگر حرام است؛ زيرا مردان را تحريك مىكند، آن گاه
به كارهاى پليد و ناروا و نازيبا مىانجامد.[2]
سيد قطب مىنويسد:
شايع
شده است كه نگاه آزادانه، گفت و گوهاى بىقيد و بند،
[1] . چنانكه بنا بر روايات، نگاه به موى زنان اهل ذمه
جايز است؛ زيرا احترامى ندارند. بنگريد به: وسائلالشيعه، ج 20، ص 205.