نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 69
بردهگيرى
را منسوخ كرد. افزون بر اين، راه را براى آزادسازى بردههاى موجود به شكلهاى
گوناگون، باز گذاشت كه در جاى خود به تفصيل آمده است.
به
كار بستن چنين روش و تدبيرى براى ريشه كنى عادتهاى جاهلى را در اصطلاح، «نسخ
تمهيدىِ» زمانبندى شده ناميدهايم؛ نسخى كه زمينههاى آن در صدر اسلام و در عهد
پيامبر فراهم شد.
قوّاميت
مرد بر زن نيز به شكل كلىاش- كه شامل زدن شديد و دردآور زن شود- از جمله همين
مسائل است؛ بنابراين در قرآن آمده، ولى آورنده شريعت به گونهاى آن را تفسير كرده
كه موجب تعديل آن در عصر نزول و ريشه كنى آن در دراز مدت شده است. [توضيح آن كه:]
اولًا:
زدن در آيه به گونه «غير مبرّح» تفسير شده؛ يعنى زدنى كه سخت و دردآور نباشد كه در
واقع زدن نيست، بلكه دست كشيدنى است با ظرافت ويژه. از همين رو مقيد شده است به
اين كه با تازيانه، چوب يا وسيله ديگر نباشد؛ مگر «چوب نازك سواك» كه براى مسواك
زدن به كار مىرود. اين [تفسير و قيد] در واقع، دلالت آيه را خنثى مىكند و حق مرد
را براى تنبيه بدنى و آزار رسانى به زن، يكسره نفى مىكند.
ابن
جرير ذيل آيه [ياد شده] از عكرمه نقل كرده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله
فرمود:
اگر
شما را در انجام دادن كار نيك نافرمانى كردند، بزنيدشان، ولى زدن غير مبرّح.
او
همين روايت را به نقل از حجاج بن مزاحم نيز آورده؛ با اين افزونى كه غير مبرّح را
به غير مؤثر تفسير كرده است؛ يعنى زدنى كه تأثيرى در تغيير رنگ پوست بدن، حتى به
اندازه سرخ شدن، نداشته باشد.
عطا
مىگويد:
به
ابن عباس گفتم: «زدن غير مبرّح چگونه است؟» گفت: «با چوب مسواك و مانند آن.»
نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 69