نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 51
تنها روايتى
كه در اين باب، سند صحيح دارد و اصحاب بدان عمل كردهاند، روايتى است كه صدوق با
سند خود از عبداللَّه بن جعفر حميرى از ايوب بن نوح- كه كوفى و مورد اعتماد بوده-
نقل كرده است كه گفت:
يكى
از اصحاب امام [موسى بن جعفر عليه السلام] به حضرتش نوشت كه من زنى داشتم و از او
فرزندى، اما هماكنون رهايش كردهام. امام در پاسخ او نوشت: «زن تا هفت سال، براى
[نگهدارى] فرزند سزاوارتر است؛ مگر اينكه خود وى [جز اين را] بخواهد.»[1]
ابن ادريس نيز در بخش «مستطرفات» سرائر از ايوب بن نوح روايت كرده است كه گويد:
به
حضرتش نامه نوشتم: «فدايت شوم، مردى با زنى ازدواج كرده و از او فرزندى يافته، سپس
از وى جدا شده است. چه زمانى بايد فرزند خود را از او بگيرد؟» امام در پاسخ نوشت:
«هرگاه هفت ساله شد، مىتواند بگيرد.»[2] اين دو
روايت صحيح حق حضانت مادر را تا هفت سال قرار دادهاند؛ چه پسر و چه دختر. روايت
معارض يا مقيدى نيز وجود ندارد، از اين رو بايد به اين دو روايت عمل كرد.
به
همين جهت سيد محمد عاملى، نويسنده مدارك الأحكام مىگويد:
مقتضاى
همراهى با روايت صحيح در اين باب، اين است كه مادر تا هفت سالگى فرزندِ دختر يا
پسر، نسبت به حضانت او، حق اولويت دارد.[3]
در
ميان فقهاى معاصر نيز استاد بزرگوار آيت اللَّه خوئى فرقى ميان پسر و دختر