نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 171
ساخته و
پرداخته شياطين[1] درباره
زمان سليمان رفتند و سخنان دروغين منسوب به سليمان را- كه مايه گمراهى مردم بود-
دنبال كردند؛ مانند اين كه سليمان قدرت خود را از راه سحر به دست آورده است. قرآن
اين نسبت را از سليمان نفى مىكند:
سليمان
[با سحر كردن- كه در حد كفر به خداى بزرگ است-] كافر نشده بود، بلكه شياطين
(موجودات خبيث جنى و انسى) كافر شدند و به مردم سحر (راه و روش گمراه كردن)
مىآموختند.
خداوند
متعال در ادامه، اين ادعا را رد مىكند كه خداوند سحر را به دست دو فرشتهاش،
هاروت و ماروت- كه در بابل استقرار داشتند- نازل كرده است. گويا آن زمان داستانى
درباره اين دو فرشته رايج بوده است و يهود و شياطين ادعا مىكردند كه آن دو، سحر
مىدانستند و به مردم مىآموختند. قرآن با رد تهمت ياد شده، اين حقيقت را روشن
ساخته است كه اين دو فرشته مايه امتحان مردم بودند و به هر كس كه براى شناختن راه
رهايى از دامهاى شياطين جادوگر، نزد ايشان مىرفت، مىگفتند: با به كار بستن اين
راهها و ترفندها، كافر مشو. برخى از مردم با وجود همه هشدارها و روشنگرىها، به
دليل انگيزه خباثتآميزشان، اصرار بر فراگيرى سحر داشتند و در نتيجه با ترفندهايى
كه از آن دو مىآموختند، ميان زن و شوهر را به هم مىزدند». در اينجا قرآن تصور
بنيادين اسلامى را در اين زمينه تقرير مىكند و مىگويد: در اين جهان چيزى جز به
اذن خداوند و به دليل مصلحت و حكمت الهى، تحقق نمىيابد. همه اسباب و عوامل جهان
در كاركرد و نتيجه و تأثير خود نيازمند اذن حضرت حق هستند؛ هر چند پيامدهاى
ناگوارى در انتظار گمراهان و منحرفان از راه ميانه و صراط مستقيم- كه خداوند ترسيم
كرده است- خواهد بود.
قرآن
در ادامه، حقيقت آنچه را به منظور شر رسانى به ديگران مىآموختند،