نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 148
دارد و ساحر
مىتواند به هوا صعود كند يا چنان كوچك شود كه در سوراخى كوچك فرو رود. براى خداوند
نيز محال نيست كه ساحر را به راههاى قدرت بر چنين امورى ره نمايد و اين اعتقاد،
درست و واقعى است. اينها را بدان جهت گفتم كه سخن زمخشرى اشاره به انكار سحر دارد،
اما اين تصريح قاطعانه قرآن جلو چون و چراى او را مىگيرد و نمىگذارد اين واقعيت
را، همانند معتزله، چشمبندى و شعبدهبازى بنامد.
يقيناً،
شعبده اين تأثير را ندارد كه دست ابن عمر را بپيچاند يا در پيامبر چنان تصرف كند
كه خيال كند با همسرانش تماس داشته؛ حال آنكه نداشته است. اين گونه امور واقعيت
داشته و روايات بسيارى در باب آن رسيده است. مهم اين است كه همه اينها، به قدرت
خداوند است.[1] ادعاى ابن
منير و انتساب آن به اهل سنت، همان ديدگاه كهنه اشعرى است، اما دانشمندان معاصر
اهل سنت با برادران صاحبنظر و محقق خويش همراهاند و با بىاعتنايى به اين
ياوهها، سحر را تنها، فريب و تخيل بىاساس، سخنچينى و جدايى افكنى يا سرگرمى
مناسب مجالس شادى مىدانند.
شيخ
محمد عبده مىنويسد:
سحر
نزد عرب هر چيزى است كه خاستگاه آن لطيف و ظريف و ناپيدا باشد. خداوند در قرآن سحر
را خيالآفرينى چشم فريب و غير واقعى توصيف كرده است.
وى
پس از ذكر آياتى [در موضوع سحر] مىگويد:
از
مجموع اين تصريحها برمىآيد كه سحر يا حيله و شعبده است يا هنر و صنعتى ظريف كه
برخى از مردم آن را مىشناسند و بيشتر مردم از