responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 137

روسفيدان و روسياهان در رستاخيز

خداوند مى‌فرمايد:

«يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ. وَ أَمَّا الَّذِينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَتِ اللَّهِ هُمْ فِيها خالِدُونَ»[1]؛ روزى كه چهره‌هايى سپيد و صورت‌هايى سياه گردد. اما [اى‌] سياه‌رويان، آيا پس از ايمانتان، كفر ورزيديد؟ پس به سزاى آن‌كه كفر مى‌ورزيديد، عذاب را بچشيد.

اما سپيدرويان، در رحمت خداوند جاويدان‌اند.

گفته‌اند: اين گونه تعابير توهين به رنگين پوستان است؛ چرا كه سفيدرويى رمز رستگارى و نيك بختى و سياه‌رويى راز محروميت و بدبختى قلمداد شده است؛ حال آن‌كه رنگ- هرچه باشد- امرى طبيعى است و هرگز موجب امتياز و برترى نخواهد بود؛ چنان كه ربطى به سعادت و شقاوت نداشته، مايه ستايش و نكوهش نيز نيست. اين مسئله نقطه ضعفى است براى قرآن كه با پنداشته‌هاى نادرست عرب، هم نوا گرديده است.

منظور از سياهى در چنين تعبيرهايى- خواه در قرآن آمده باشد يا در جاى ديگر- رنگ خاص نيست، بلكه مراد، تاريكى و كدورت چهره است كه در محاورات عمومى، از آن به روسياهى تعبير مى‌شود؛ در مقابلِ نورانيت و باز بودن چهره كه از آن به روسفيدى تعبير مى‌شود؛ چنان كه در آيه ديگر آمده است:

«حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ»[2]؛ يعنى تا آن كه روشناى صبح از پس پرده تاريكى شب، آشكار گردد.

اين بيت شعر شاعر معروف، عمروبن ابى ربيعه مخزومى، از همين باب است:

إذا اسودّ جنح الليل فلتأت ولتكن‌

خطاك خفافا إنّ حرّاسنا اسداً[3]


[1] . آل عمران، 106 و 107.

[2] . بقره، 187.

[3] . چو شب سياه گردد، نزد من آى، اما با گام‌هايى سبك و آهسته؛ كه نگاهبانان ما شيران‌اند.

نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 137
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست