responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 138

در اين بيت، سياهى شب كنايه از تيرگى آن است؛ گويى بر اثر گرفتگى و هراس ناشى از ترس و دلهره درونى، ظلمتى بر آن عارض شده است؛ چنان كه خداى تعالى تأثر روانى پستى را كه در جاهليت، پس از به دنيا آمدن فرزند دختر، در چهره برخى، همانند ظلمتى هويدا مى‌شد، چنين تصوير كرده است:

«وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى‌ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ»[1]؛ چون يكى از آنان را مژده دختر آورند، چهره‌اش سياه مى‌شود؛ گويى خشم خود را فرو مى‌خورد.

آنها اين گونه مى‌كوشيدند كه خشم خود را فرو نشانند، اما چهره تيره و تار، رسوايشان كرده، درد و پريشانى درونشان را آشكار مى‌ساخت.

بر همين منوال، در آيه ديگر آمده است:

«وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ»[2]؛ روز قيامت دروغ‌گويان بر خدا را مى‌بينى كه چهره‌هايشان سياه است.

يعنى غبارآلود و گرفته از وحشت چشم‌اندازِ پيش رو و در سوى ديگر، چهره‌هاى صالحان، گشاده و خندان است.

در سوره عبس نيز فرمايد:

«وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ. ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ. وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ. تَرْهَقُها قَتَرَةٌ. أُولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ»[3].

«وجوه مسفره» همان چهره‌هاى روشن و نورانى و گشاده است؛ چون خندان و شادان است؛ شادمان و خرّم از پاداش‌هاى پروردگار كه به چشم مى‌بينند.

چهره‌هايى نيز غبارآلود (از غبار ظلمت) است؛ به دليل اندوه و گرفتگى و وحشت از آينده. «قتره» (گرفتگى و درهم‌كشيدگى) اين چهره‌ها را فرا مى‌گيرد كه اين، تفسير تيره‌رويى است؛ يعنى گرفتگى و تيرگى و تارىِ اندوه، از آن هويداست؛


[1] . نحل، 58 و بنگريد به: زخرف، 17.

[2] . زمر، 60.

[3] . عبس، 38- 42.

نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 138
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست