responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 113

بر زيد گريستم و ندانستم چه شد؟ آيا زنده است و انتظار مى‌كشد يا اجلش سر رسيده است؟

به خدا، هرچه مى‌پرسم، خبرى نمى‌يابم. آيا در دشت فرو رفته‌اى يا كوه تو را به كام خود كشيده است؟

اى كاش مى‌دانستم آيا زمانى باز خواهى گشت؟ كه من از دنيا همين را مى‌خواهم و بس.

طلوع خورشيد مرا به ياد او مى‌اندازد و آن گاه كه طفلى نزديك [من‌] مى‌شود، ياد او را زنده مى‌كند.

با وزش بادها، ياد او تازه مى‌شود. اى واى كه چه اندوه و وحشت دور و درازى است.

باقى‌مانده عمرم را به تلاش در پى او صرف مى‌كنم و از گشتن در جستجوى او خسته نخواهم شد؛ مگر آن‌كه شترم خسته شود.

هميشه و همواره؛ مگر آن كه مرگم رسد و هركس فناپذير است؛ هرچند آرزوها او را فريفته باشد.

تا آخر اين قصيده؛ كه نشان از اندوه شديدى دارد كه همواره، با آن دست و پنجه نرم مى‌كرد.

نيز جمعى از قبيله كلب (قبيله زيد) به حج رفتند و زيد را ديدند. زيد ايشان را

نام کتاب : قرآن و فرهنگ زمانه نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 113
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست