responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 58

متناسب با آن قابل دريافت و بازگو كردن مى‌باشد. هرگز تصوّر نمى‌رود كه دستگاه گيرنده تنها مفاهيم را دريافت مى‌دارد، آن‌گاه خود در قالب الفاظ (ساخته خود) در مى‌آورد.

اين يك مثال تقريبى است، و هرگز نخواسته‌ايم شباهتى ميان آن و نحوه دريافت وحى ثابت كنيم. جز آن كه مى‌توان تصوّر نمود دريافت به گونه‌اى است كه قابل حسّ نباشد، ولى عين الفاظ و عبارات به گونه غير محسوس، قابل دريافت و بازگو كردن باشد.

قرآن تصريح دارد كه الفاظ و عبارات قرآن و ساختار آن، از آن خدا است و با دست وحى انجام گرفته است، زيرا واژه‌هاى قرائت، تلاوت و ترتيل را به كار برده، كه از نظر وضع لغت عرب تنها بازگو كردن سروده ديگران را مى‌رساند، كه الفاظ و معانى هر دو از آن ديگرى باشد، و بازگوكننده آن را صرفا تلاوت مى‌كند و از خود چيزى مايه نمى‌رود.

قرائت از نظر لغت بازگو كردن عبارت و الفاظى است كه ديگرى تنظيم كرده باشد، و اگر الفاظ و عبارات از خود او باشد، واژه قرائت به كار نمى‌رود.

همين‌گونه است تلاوت. لذا فقها گفته‌اند: قرائت، عبارت است از حكايت لفظ، در مقابل تكلّم كه عبارت است از حكايت معنا.

همان گونه كه درباره شعر، اگر خود بسرايد انشاء گويند، و اگر شعرى كه سابق گفته يا از ديگرى باشد، انشاد گويند. انشاد، حكايت شعرى است كه قبلا سروده شده، و انشاء سرودن بالبداهه است.

قرائت نيز حكايت نثرى است كه الفاظ و عبارات آن قبلا تنظيم شده است و تكلّم، انشاء معنا است با الفاظ و عباراتى كه خود تنظيم مى‌كند.

با اين توضيح روشن شد كه قرآن نمى‌تواند الفاظ و عباراتش از پيامبر باشد، زيرا پيامبر آن را قرائت يا تلاوت مى‌فرمود، و هرگز در جايى نيامده كه پيامبر به آن تكلّم مى‌نمود.

نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 58
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست