نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 460
مىگردد كه علما آنان را به ضعف
گفتار، فساد مذهب و جفا در روايت وصف كردهاند و يا برخى از آنها به دروغگويى و
دروغپردازى شهرت دارند كه هرگز روايت از آنان جايز نيست. گروهى حتى درباره ائمه
حالت توقف داشته و با آنان دشمنى مىكردند. اين اوصاف خود كافى است كه روايت اين
افراد قابل اعتماد نباشد»[1].
اين
جانب با بررسى تمام اين روايات، چه منقول از اهل سنت و چه منقول از شيعه، چنين
يافتم كه اين قبيل روايات كه مايه طعن بر شريعت است، غالبا مجعول و به دست دشمنان
دين ساخته و پرداخته شده است يا آن كه قابل تأويل به وجوه ديگر است و ربطى به
مسئله تحريف ندارد. در اينجا لازم است به برخى از اين روايات اشاره شود.
روايات
اهل سنت
در
ميان اهل سنت گروهى صرفا به جمع حديث مىپرداختند و كمتر به جنبه محتوا اهميّت
مىدادند؛ يعنى آنچه در نظر اين گروه اهميت داشت جمعآورى گفتار سابقين بود و تمام
ارزش را در كميّت و حجم به دست آمده در اين راه مىدانستند. لذا بيشتر كوشش داشتند
تا مقدار احاديث به دست آمده آنان، بدون توجه به محتوا، بيشتر باشد. ازاينرو در
ميان احاديث گردآمده ايشان، صحيح و سقيم خلط شده است و احيانا مطالب بيهوده بسيارى
به چشم مىخورد. اين گروه در گذشته به نام «حشويّه» خوانده مىشدند و امروزه به
نام «سلفيون»[2] معروفند.
چنانكه
در ميان شيعه گروه مشابهى وجود داشته و دارد كه به نام «اخباريون» شناخته شدهاند.
بيشتر و شايد تمام روايات تحريف، به دست اين گروه جمع،
[2] سلفيون به كسانى گفته مىشود كه صرفا خود را پيرو
سلف( گذشتگان) مىدانند و هر چه از آنها برسد، چه راست و چه دروغ، آن را سرلوحه
زندگى خود قرار مىدهند و هرگز قدرت تشخيص صحيح از سقيم را ندارند و اجازه تشخيص
را نيز به كسى نمىدهند. اينان امروزه قسمتى از« وهابيون» را تشكيل مىدهند.
نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 460