نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 454
به طور كلى احتمال تحريف يا
شبهه تحريف را در قرآن منتفى مىسازد و شيعه اماميه به پيروى از اهل بيت معتقدند
قرآن همواره از هرگونه تحريف مصون و محفوظ بوده است. اينك چند نمونه از اين
روايات:
روايت
اول: در نامهاى كه امام باقر عليه السّلام به سعد الخير نگاشته، چنين آمده است:
«و
كان من نبذهم الكتاب أن أقاموا حروفه و حرّفوا حدوده ...؛ و يك نمونه از پشت سر
افكندن قرآن، آن بود كه حروف و كلمات آن را استوار، ولى حدود و احكام آن را تحريف
و تغيير دادند». در اين روايت شريف، از دستبرد به معانى و تفاسير منحرف سخن به
ميان آمده است، ولى الفاظ و عبارات قرآن همچنان دست نخورده شمرده شده است. در حديث
مشابه به جاى تحريف حدود، تضييع حدود آمده است: «و رجل قرأ القرآن فحفظ حروفه و
ضيّع حدوده[1]؛ حفظ
حروف [درستى تلاوت] نموده، ولى حدود و مقررات آن را تضييع نموده است».
روايت
دوم: ابو بصير از امام صادق عليه السّلام مىپرسد، مردم مىگويند چرا خداوند
فرموده است: «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ
مِنْكُمْ»[2]
ولى نامى از على و خاندان او نبرده است؟ حضرت فرمود: «در قرآن فريضه نماز نازل
گرديد، ولى از ركعات و شرايط آن نامى برده نشد تا آنكه پيامبر صلّى اللّه عليه و
آله خود بيان نمود»[3]. در اين
روايت شريف، اين اصل تثبيت شده است كه قرآن جاى بيان اصول و كليات فرائض و احكام
است و بيان فروع و جزئيّات بر عهده پيامبر است. در نتيجه امام عليه السّلام تقرير
فرمود كه در قرآن هرگز نامى از على و خاندان او برده نشده است؛ زيرا اين وظيفه
پيامبر بوده تا مانند بيان ركعات و شرايط نماز، آن را نيز بيان كند؛ لذا هرگونه
روايت ضعيف السند كه حاكى از بودن اسم على و خاندان او در قرآن و سپس ساقط شدن
آنها از قرآن است، طبق اين روايت مردود شناخته شده است.
روايت
سوم: شيخ مفيد از جابر و او از امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود:
«موقع
ظهور، حضرت مهدى به مردم قرآن مىآموزد. آنگاه مشكلترين كار در اين أمر مسأله
ترتيب مصحف شريف است؛ زيرا ترتيب مصحف حضرت با ترتيب