نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 420
مفسّران در اين پيوسته بودن و
گسسته شدن زمين و آسمانها اختلاف نظر داشتهاند. بيشتر بر اين نظر بودهاند كه
مقصود از به هم پيوستگى و گسسته شدن، همان گشوده شدن درهاى آسمان و ريزش باران
است، «فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ
مُنْهَمِرٍ[1]؛ پس درهاى آسمان را با آبى ريزان گشوديم». و نيز شكافتن زمين و
روييدن گياه، چنانچه مىفرمايد: «ثُمَّ
شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا فَأَنْبَتْنا فِيها حَبًّا[2]؛ زمين را شكافتيم و پس در آن، دانه رويانيديم». علّامه طبرسى گويد:
«و اين معنا از دو امام (ابو جعفر باقر و ابو عبد اللّه صادق عليهما السّلام روايت
شده است[3]، در «روضه كافى» روايتى ضعيف
السند از امام باقر عليه السّلام است[4]
و در تفسير قمى روايتى كه اتصال سندى ندارد از امام صادق عليه السّلام روايت شده
است[5].
تفسير
ديگرى در اين باره شده كه آسمانها و زمين ابتدا به هم پيوسته بودند سپس از هم جدا
گشته و به اين صورت درآمدهاند. چنانچه در سوره «فصّلت» مىخوانيم:
«ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ
ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ. فَقَضاهُنَّ سَبْعَ
سَماواتٍ[6]؛
[خداوند] هنگامى كه به آفرينش آسمان روى آورد، آسمانها به صورت دودى- توده گازى-
بودند. آنگاه به زمين و آسمان فرمان داد كه به صورت جدا از هم حضور يابند- چه
بخواهند و چه نخواهند- (يعنى يك فرمان تكوينى بود)، آنها [به زبان حال] گفتند:
فرمانپذير آمديم. سپس هفت آسمان را اينچنين استوار ساخت».
مطلب
مذكور در آيه فوق مبيّن يك حقيقت علمى است كه دانش روز، كموبيش به آن پى برده است
و آن اين است كه منشأ جهان مادّى به صورت يك توده گازى بوده است. بدين ترتيب واژه
«دخان» در كلمات عرب، دقيقترين تعبير از مادّه نخستين ساختار جهان است.
مولا
امير مؤمنان- مكرّرا- در نهج البلاغه به همين حقيقت علمى كه آيه كريمه به