نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 414
قرآن در فنّ ترسيم معانى، از
عهده برآمده است[1]. همچنين سيد قطب- نويسنده
توانا و با ذوق سرشار مصرى- كتابى با عنوان «التصوير الفنّي في القرآن» دارد علاوه
بر آنچه در تفسير ادبى پرارج خود «في ظلال القرآن» آورده است و در اين باره به
خوبى از عهده مطلب برآمده است. گوشههايى از اين گفتارهاى ذىقيمت در جلد 5 «التمهيد»
ارائه شده و در مورد انواع استعاره و كنايه و مجاز و نكات بديعى به تفصيل سخن گفته
شده است[2]، كه اين مختصر را گنجايش آن
نيست و به همين اندازه بسنده مىكنيم.
2.
اعجاز علمى
همان
گونه كه يادآور شديم، «اعجاز علمى قرآن» مربوط به اشاراتى است كه از گوشههاى سخن
حق تعالى نمودار گشته و هدف اصلى نبوده است، زيرا قرآن كتاب هدايت است و هدف اصلى
آن جهت بخشيدن به زندگى انسان و آموختن راه سعادت به او است. ازاينرو اگر گاه در
قرآن به برخى اشارات علمى بر مىخوريم، از آن جهت است كه اين سخن از منبع سرشار
علم و حكمت الهى نشأت گرفته و از سرچشمه علم بىپايان حكايت دارد.
«قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ[3]؛
بگو: آن را كسى نازل ساخته است كه راز نهانها را در آسمانها و زمين مىداند» و
اين يك امر طبيعى است كه هر دانشمندى هر چند در غير رشته تخصّصى خود سخن گويد، از
لابهلاى گفتههايش گاه تعابيرى ادا مىشود كه حاكى از دانش و رشته تخصّص وى
مىباشد. همانند آنكه فقيهى درباره يك موضوع معمولى سخن گويد، كسانى كه با فقاهت
آشنايى دارند از تعابير وى در مىيابند كه صاحب سخن، فقيه مىباشد، گرچه آن فقيه نخواسته
تا فقاهت خود را در سخنان خود بنماياند. همچنين است اشارات علمى قرآن كه
تراوشگونه است و هدف اصلى كلام را تشكيل نمىدهد.