نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 389
ديگر اين كه اين تنوع در سبك و
لحن حروف و عبارات در معمارى قرآن، بافت بىنظيرى است كه نه پيش و نه پس از آن
بوده و يا خواهد بود. تمام اين امور در كمال سادگى به وقوع پيوستهاند، و اثرى از
ساختگى و يا تكلّف در آن مشهود نيست. واژهها بسيار روان جريان مىيابند، وارد قلب
مىشوند و پيش از دست به كار شدن عقل و تحليل و تفكر و تأمل آن احساس مبهمى را كه
آدمى را به خشوع وامىدارد، برمىانگيزد. به عبارتى، با رسيدن سخن قرآن به گوش و
تماس با قلب، احساساتى را برمىانگيزد كه ما تفسيرى براى آن نداريم. اين صفت به
علاوه تمام صفات ديگر، روى هم رفته از قرآن پديدهاى مىسازد كه تفسيرپذير نيست و
مانند هم ندارد[1].
نظمآهنگ
درونى قرآن
«موسيقى
بيرونى» دستاورد صنايعى مانند قافيه، سجع و تجزيه يا تقسيم سخن منظوم به مصراعهاى
مساوى و اوزان و بحور قراردادى است كه همگى قالبهاى مجرد لفظى و پيوسته بشمار
مىآيند. اما «نظمآهنگ درونى» دستاورد جلالت تعبير و ابّهت بيان پديد آمده از مغز
كلام و كنه آن است. فاصله نوع نخست با نوع دوم نيز بسيار است؛ زيرا در نوع دوم،
زيبايى لفظ و شكوهمندى معنا، پيوندى ناگسستنى دارند و مؤانست ميان اين دو نوايى
احساسانگيز پديد مىآورد و نسيمى روحنواز را به وزيدن وامىدارد و درون آدمى را
به خلجان مىنشاند.
استاد
«مصطفى محمود» در بيان راز شگفت معمارى قرآن كه در سبك خود بىنظير و در اسلوبش
يگانه است، چنين مىگويد: «اين راز يكى از عميقترين رازهاى ساختار كلامى قرآن
است. قرآن نه شعر است و نه نثر و نه كلامى مسجّع؛ بلكه قسمى معمارى سخن است كه
موسيقى درونى را آشكار مىسازد.
بايد
دانست كه ميان موسيقى درونى و موسيقى بيرونى فاصله بسيار است. براى مثال بيتى از
شعرهاى «عمر بن ابى ربيعه» را كه شعرهايش به داشتن موسيقى و آهنگ مشهور است، از
نظر مىگذرانيم:
[1] مصطفى محمود، محاولة لفهم عصري للقرآن، ص 447- 445.
نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 389