responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 385

به وجود نمى‌آيد، اما اگر نظام تركيب كلمات تغيير كند، اختلالى در موسيقى نهفته در اين تركيب به وجود مى‌آيد؛ مثلا:

«ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا، إِذْ نادى‌ رَبَّهُ نِداءً خَفِيًّا، قالَ: رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْباً، وَ لَمْ أَكُنْ بِدُعائِكَ رَبِّ شَقِيًّا»[1]. كه اگر- مثلا- كلمه «منّي» پيش از «العظم» آورده شود و عبارت به اين شكل در بيايد: «قال ربّي إنّى وهن منّي العظم» احساس مى‌شود وزن شكسته است و «انّي» فقط بايد پيش از «العظم» بيايد تا آهنگ حفظ شود: «قال ربّ إنّي، وهن العظم منّي».

پس همان گونه كه گفته شد، يك نوع موسيقى درونى در كلام قرآن وجود دارد كه احساس شدنى است، اما تن به تشريح نمى‌دهد. اين موسيقى در تار و پود الفاظ و در تركيب درون جمله‌ها نهفته است و فقط با احساس ناپيدا و با قدرت متعال ادراك مى‌شود.

بدين ترتيب، موسيقى درونى، بيان قرآن را همراهى مى‌كند و از آن كلماتى موزون و با حساسيتى والا مى‌سازد كه با كوچك‌ترين حركات دچار اختلال مى‌شود، هر چند كه اين كلمات شعر نيستند و قيد و بندهاى بسيار شعر را هم ندارند؛ قيد و بندهايى كه هم آزادى بيان را محدود مى‌كنند و هم از مقصود دور مى‌سازند»[2].

رافعى نيز گفته است: «عرب در نوشتن نثر و سرودن شعر، با هم رقابت مى‌كردند و بر يكديگر فخر مى‌فروختند، اما سبك كلام آنان هميشه بر يك منوال بود. آنان در منطق و بيان آزاد بودند و فنّ سخن‌ورى مى‌دانستند. البته فصاحت عرب از يك طرف فطرى و از طرفى الهام گرفته از طبيعت بود. اما وقتى قرآن نازل شد، آنان ديدند كه طرح ديگرى در انداخته است. الفاظ همان بود كه مى‌شناختند؛ پى‌درپى، بدون تكلّف و روان آمده و تركيب و هماهنگى و هم‌سازى در اوج است، از شكوه و فخامت آن در شگفت شدند و ضعف نهاد و ناچيزى ملكه ذهن خود را دريافتند.

بليغان عرب نيز نوعى از سخن ديدند كه تا آن زمان نمى‌شناختند. آنان، در حروف و كلمات و جمله‌هاى اين سخن تازه، آهنگى با شكوه مى‌ديدند. تمام اين سخنان‌


[1] مريم 19: 4- 2.

[2] التصوير الفنّى فى القرآن، ص 83- 80.

نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 385
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست