نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 315
در سراى جاويد. كسانى كه [بر
خود] ستم روا داشته [و از فطرت و منهج شرع كنار زدهاند] خداوند آنان را به خود
واگذار مىكند».
همين
است تفسير «يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ»- همان گونه كه اشارت رفت- به
دليل «قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي إِلَيْهِ
مَنْ أَنابَ»[1].
پس هركس را كه خداوند اضلال مىكند (خذلان- به خود واگذارى) كسانىاند كه در پى
«انابه» (بازگشت به سوى حقّ) نبودهاند. «وَ غَرَّهُمْ فِي
دِينِهِمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ»[2]؛
يعنى شيوه آنان، كه بيهوده رفتن و ناروا سخن گفتن است، آنان را به غرور و سركشى
واداشت.
«فَأَمَّا
الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ اعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ
مِنْهُ وَ فَضْلٍ وَ يَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِراطاً مُسْتَقِيماً[3]؛
ولى كسانى كه به خدا ايمان آورده و به ريسمان او چنگ زدهاند، به زودى آنان را در
جوار رحمت او درآورده و فزونى عنايت خود، آنان را فرا مىگيرد و ايشان را به سوى
خود، به راهى راست [مستقيم و استوار] هدايت كند».
ختم
و طبع
واژههاى
ختم و طبع و غشاوه كه در قرآن به كار رفته، در همين زمينه است و مقصود حجابى است
كه انسانهاى معاند و سركش با سوءرفتار و كردار خود، براى خويش فراهم ساختهاند.
«خَتَمَ
اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ، وَ عَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ[4]؛
خداوند بر دلهاىشان و بر حسّ شنوايىشان مهر نهاده و بر چشمانشان پوششى افكنده
شده است».
«وَ
طُبِعَ عَلى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ[5]؛ و
بر دلهاىشان- كه جايگاه ادراك است- مهروموم زده شده است در نتيجه قدرت درك
ندارند».
ولى
زمينه اين مهروموم و پرده حجاب را خود فراهم ساختهاند. در آيات ديگر، اين جهت به
خوبى روشن است: «أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ
اللَّهُ عَلى عِلْمٍ وَ خَتَمَ