نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 314
مقصود ابو موسى از عبارت اخير
آن است كه خداوند هر چه بخواهد با آفريده خود انجام مىدهد و چون آفريده او است
ستمى روا نداشته است. اين همان گفتار ابو الحسن است كه ظلم از ديگران ناروا است و
آنچه خدا روا مىدارد ستمى شمرده نمىشود[1].
10.
«إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلًا[2]؛
اين [قرآن] اندرزى است، پس هر كه [انديشد و] خواسته باشد مىتواند [بدين وسيله]
راه خود را به سوى پروردگار خود در پيش گيرد».
اين
آيه به خوبى روشن مىسازد كه آنچه از جانب حقتعالى است راهنمايىهاى برونى و
برانگيختن فطرت و خرد درونى است، تا انسان خود آزادانه راه خود را به سوى حق و
حقيقت بيابد.
اضلال
يا خذلان
در
بسيارى از آيات قرآنى مسأله «اضلال» مطرح و به خدا نسبت داده شده است. با اين كه
اضلال به معناى گمراه كردن، يك عمل ضد ارزشى و ضد خدايى است! لذا بايد در مفهوم
اضلال منتسب به ساحت قدس الهى دقت نظر شود، تا روشن گردد كه كاربرد اين واژه جنبه
مجازى دارد و استعارهاى بيش نيست و هرگز معناى حقيقى آن مقصود نمىباشد.
«اضلال»-
منتسب به پروردگار- به معناى «خذلان» است؛ يعنى به خود واگذار كردن و از عنايت
خاصّ محروم نمودن، آن هم بر اثر عناد و لجاجتى است كه افراد مقاوم در مقابل حقّ از
خود نشان مىدهند. پس خود نخواستهاند تا مشمول عنايت حضرت حق گردند، و چون
شايستگى و آمادگى لازم را در خود فراهم نساختهاند، به خود رها شدهاند.
«يُثَبِّتُ
اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي
الْآخِرَةِ، وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ[3]؛
خداوند كسانى كه ايمان دارند را بر گفتار ثابت استوار مىدارد، چه در اين جهان چه