نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 310
خداوند فرموده: «وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ[1]؛ و چيزى را نتوانيد خواست جز آنكه خدا خواسته باشد». هر چه خدا
بخواهد مىشود و هر چه نخواهد نمىشود و هيچكس نمىتواند كارى انجام دهد پيش از
آنكه خدا انجام دهد، يا توانايى انجام كارى داشته باشد كه بيرون از علم الهى باشد،
يا كارى انجام دهد كه در علم خداوند انجام ندادن آن گذشته باشد. ازاينرو خداوند
خواسته تا كافران كفر ورزند همان گونه كه خواسته است آنان را رها كرده و گمراه
ساخته و بر دلهاىشان مهر زده است[2].
در
كتاب «الإبانة» مىگويد: «خداوند مؤمنان را موفّق ساخت و مورد عنايت قرار داد،
آنان را سامان داده و رهنمودشان گرديد. كافران را گمراه ساخت و رهنمودشان ننمود.
با ارائه دلايل مورد عنايتشان قرار نداد و اگر مورد عنايتشان قرار مىداد و كارشان
را سامان مىداد هرآينه به صلاح مىگراييدند و اگر هدايتشان مىكرد هدايت مىشدند.
خداوند مىتواند كار كافران را سامان دهد و مورد عنايتشان قرار دهد تا مؤمن گردند.
ولى خواسته است تا كافر باشند، همان گونه كه در علم ازلى او گذشته است، لذا آنان
را رها ساخته و بر دلهاىشان مهر زد»[3].
ازاينرو،
روشن نگرديد كه نقش اراده حادث چيست، با فرض آنكه نقش اساسى را علم ازلى و اراده
ازلى حق تعالى ايفا مىكند؟! پيروان مكتب اشعرى در تفسير و تبيين نقش كسب، دچار
دگرگونى فكر و انديشه گرديدهاند و هريك به تناسب فهم خويش تفسيرى كرده كه بر مشكل
افزوده و برخى براى حلّ معضل به كشف باطنى احاله كردهاند، كه خود احاله به مجهول
است[4].
[4] ر. ك: تفتازانى، شرح عقايد نسفيه، ص 66- 65. شيخ
عبد الوهاب شعرانى، اليواقيت و الجواهر، ج 1، ص 141- 139. ابن عربى، فتوحات مكيّه،
ج 1، ص 177 و ج 4، ص 34- 33. براى تفصيل بيشتر رجوع شود به التمهيد، ج 3، ص 74- 70
و 156- 155.
نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 310