نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 31
زمينه وحى بر پيامبر اسلام، جعل
كردهاند. در اينجا براى دفع شبهه مقدمهاى را با دو پرسش آغاز مىكنيم:
1.
آيا ممكن است پيامبرى، در آغاز بعثت به خود گمان ناروا برد و در آنچه بر او پديد
گشته است شك و ترديد نمايد؟
2.
آيا امكان دارد كه گاه شيطان، در امر وحى دخالت كند و تسويلات خود را به صورت وحى
جلوه دهد؟
در
گفتههاى اهل بيت عليهم السّلام و تعاليم عاليهاى كه از خاندان پيامبر اكرم صلّى
اللّه عليه و آله صادر شده، پاسخ هر دو سؤال منفى است. ولى در نوشتههاى اهل حديث-
كه از غير طريق اهل بيت عليهم السّلام گرفته شده است- جواب مثبت است. آنان رواياتى
در اين زمينه آوردهاند كه با مقام عصمت منافات دارد و علاوه بر آن پايه و اساس
نبوّت را زير سؤال مىبرد.
اينك
براى نمونه به دو داستان برگرفته شده از روايات اهل حديث اشاره و با دلايل عقلى و
نقلى ساختگى بودن آنها را روشن مىكنيم:
داستان
ورقة بن نوفل
ورقة
بن نوفل از عموزادگان خديجه و فردى با سواد اندك و كموبيش از تاريخ انبياى سلف با
خبر بود. در وصف او گفتهاند: «و كان قارئا للكتب و كانت له رغبة عن عبادة
الأوثان»[1]. مىگويند:
او بود كه پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله را از نگرانى- كه در آغاز بعثت
برايش رخ داده بود- نجات داد. بخارى، مسلم، ابن هشام و طبرى شرح واقعه را چنين
گفتهاند:
آنگاه
كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله در غار حراء با خداى خود خلوت كرده بود، ناگهان
ندايى به گوشش رسيد كه او را مىخواند. سر بلند كرد تا بداند كيست؛ با موجودى
هولناك مواجه گرديد. وحشتزده به هر طرف مىنگريست همان صورت وحشتناك را مىديد كه
آسمان را پر كرده بود. از شدت وحشت و دهشت از خود بىخود شد و
[1] و كان ورقة قد تنصّر و قرأ الكتب و سمع من أهل
التوراة و الإنجيل( سيره ابن هشام؛ ج 1، ص 254). و كان امرأ تنصّر في الجاهلية و
كان يكتب الكتاب بالعبرانية فيكتب من الإنجيل بالعبرانية( صحيح بخارى؛ ج 1، ص 3).
نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 31