responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 32

در اين حال مدت‌ها ماند. خديجه كه از تأخير او نگران شده بود، كسى را به دنبال او فرستاد. ولى او را نيافت، تا آن كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به خود آمد و به خانه رفت، ولى با حالتى هراسناك و خودباخته. خديجه پرسيد: تو را چه مى‌شود؟ گفت: «از آنچه مى‌ترسيدم بر سرم آمد. پيوسته در بيم آن بودم كه مبادا ديوانه شوم، اكنون دچار آن شده‌ام!» خديجه گفت: هرگز گمان بد به خود راه مده. تو مرد خدا هستى و خداوند تو را رها نمى‌كند. حتما نويد آينده روشنى است ... سپس براى رفع نگرانى كامل پيامبر صلّى اللّه عليه و آله، او را به خانه ورقة بن نوفل برد و شرح ماجرا را به او گفت. ورقه پرسش‌هايى از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله كرد، در پايان به وى گفت: نگران نباش، اين همان پيك حق است كه بر موسى كليم نازل شده و اكنون بر تو نازل گرديده است و نبوّت تو را نويد مى‌دهد. گويند اينجا بود كه پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله احساس آرامش كرد و فرمود: اكنون دانستم كه پيامبرم. «فعند ذلك اطمأنّ باله و ذهبت روعته و ايقن انّه نبيّ»[1].

اين داستان يكى از ده‌ها داستان ساخته‌شده كينه‌توزان دو قرن اول اسلام است كه خود را مسلمان معرفى نموده، با ساختن اين‌گونه حكايت‌هاى افسانه‌آميز، ضمن سرگرم كردن عامّه، در عقايد خاصّه ايجاد خلل مى‌كردند و تيشه به ريشه اسلام مى‌زدند. در سال‌هاى اخير نيز دشمنان اسلام اين داستان و داستان‌هاى مشابه- از جمله داستان آيات شيطانى- را دست‌آويز خود قرار داده، بر سستى پايه‌هاى اوّليّه اسلام شاهد گرفته‌اند.

چگونه پيامبرى كه مدارج كمال را صعود نموده، از مدت‌ها پيش نويد نبوّت را در خود احساس كرده، حقايق بر وى آشكار نشده است. در حالى كه بالاترين و والاترين عقول را در خود يافته است: «إنّ اللّه وجد قلب محمد صلّى اللّه عليه و آله أفضل القلوب و أوعاها، فاختاره لنبوّته». چگونه انسانى كه چنين تكامل يافته است، در آن موقع حساس، نگران مى‌شود و به خود شك مى‌برد، سپس با تجربه يك زن و پرسش يك مرد كه اندك سوادى دارد اين نگرانى از وى رفع مى‌شود، آن‌گاه اطمينان حاصل‌


[1] محمد حسين هيكل؛ حياة محمد؛ ص 96- 95. صحيح مسلم؛ ج 1، ص 99- 97. صحيح بخارى؛ ج 1، ص 4- 3. سيره ابن هشام؛ ج 1، ص 255- 252. ابو جعفر محمد بن جرير طبرى؛ تاريخ طبرى؛ ج 2، ص 300- 298- هم او؛ جامع البيان( تفسير طبرى) ج 30. ص 161.

نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 32
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست