responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 30

وصف مى‌كنيم كه براى مفاهيمى وضع شده كه از دايره محسوسات فراتر نرفته است. بنابراين موضوع همچنان بر ما پنهان مى‌ماند. تعبيرات در اين باره جنبه استعاره و تشبيه داشته و به مجاز و كنايه مى‌ماند، و هرگز اين تعبيرات حقيقى و واقع‌نما نيستند. پس گرچه پديده وحى قابل قبول بوده و پايه ايمان را تشكيل مى‌دهد، ولى قابل وصف و درك حقيقى نيست. در واقع وحى صرفا يك پديده روحى است كه فقط براى كسانى قابل درك است كه اهليّت و شايستگى آن را دارند.

كيفيت نزول وحى‌

پيامبر صلّى اللّه عليه و آله هنگام نزول وحى مستقيم، بر خود احساس سنگينى مى‌كرد، و از شدت سنگينى كه بر او وارد مى‌شد بدنش داغ مى‌شد، و از پيشانى مباركش عرق سرازير مى‌گشت. اگر بر شترى يا اسبى سوار بود، كمر حيوان خم مى‌شد و به نزديك زمين مى‌رسيد. على عليه السّلام مى‌فرمايد: «موقعى كه سوره مائده بر پيامبر نازل شد، ايشان بر استرى به نام «شهباء» سوار بودند. وحى بر ايشان سنگينى كرد، به‌طورى‌كه حيوان ايستاد و شكمش پايين آمد. ديدم كه نزديك بود ناف او به زمين برسد، در آن حال پيامبر از خود رفت و دست خود را بر سر يكى از صحابه نهاد ...»[1]. عبادة بن صامت مى‌گويد: «هنگام نزول وحى گونه‌هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله در هم مى‌كشيد و رنگ او تغيير مى‌كرد. در آن حال سر خود را فرومى‌افكند و صحابه نيز چنين مى‌كردند»[2]. گاه مى‌شد كه زانوى پيامبر بر زانوى كسى بود، در آن حال وحى نازل مى‌شد، آن شخص تحمل سنگينى زانوى پيامبر را نداشت. ما نمى‌دانيم چرا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله دچار اين حالت مى‌شد؛ چون از حقيقت وحى آگاه نيستيم. براى تفصيل بيشتر مى‌توان به كتاب‌هايى كه درباره وحى و كيفيت آن نگاشته شده است مراجعه كرد[3].

در طول تاريخ گروهى از معاندان سعى نموده‌اند با ساختن داستان‌هاى بى‌اساس و موهون، اصل مهمّ وحى را زير سؤال ببرند. آنان در اين راستا افسانه‌هايى در


[1] تفسير عياشى؛ ج 1، ص 388.

[2] طبقات ابن سعد؛ ج 1، ص 131.

[3] ر. ك: محمد هادى معرفت؛ التمهيد في علوم القرآن؛ ج 1، ص 66 به بعد.

نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 30
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست