نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 308
زمينه تمسّك جسته است؛ از جمله:
1.
«وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ وَ ما تَعْمَلُونَ[1]؛
شما و آن چه انجام مىدهيد، خدا آفريده است».
2.
«اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ[2]؛
خداوند آفريننده همه چيز است».
3.
«ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي
كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها[3]؛
هيچ ناگوارى نه در زمين و نه در نفسهاى شما [- در زندگى شما] رخ نمىدهد مگر آنكه
پيش از اينكه آن را پديد آوريم در دفتر سرنوشت ثبت گرديده است».
4.
«وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى[4]؛ و
او است كه مىخنداند و مىگرياند».
قايلين
به جبر اضافه كردهاند:
5.
«وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ[5]؛
[و انجام عملى را] اراده نمىكنيد مگر آنكه خداوند اراده كرده باشد».
7.
«وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ[7]؛ و
در حقيقت بيشترين جن و انس را براى دوزخ آفريدهايم»؛ يعنى در اصل آفرينش براى
تباه بودن و عقاب شدن آفريده شدهاند، نه آن كه خود موجب تباهى خويش گرديده تا با
دست خود عقوبت را براى خود فراهم كرده باشند![8].
فرضيّه
كسب
ابو
الحسن اشعرى براى توجيه نمودن رأى خود- در مقابل اعتراضاتى كه بر وى شده كه اگر
افعال اختيارى انسان از اراده او بيرون باشد جايى براى مطرح ساختن صفات فضائل و رذائل،
باقى نمىماند و نيز مسأله ستايش و نكوهش و مدح و ذمّ موردى نخواهد داشت، علاوه كه
تبشير و انذار و ترغيب و تهديد و وعد و وعيد و