نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 307
تمامى اين موارد، مقصود عنايت
خاصّ است. «وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ
فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا[1]؛ و در برابر حكم [و دستور] پروردگارت شكيبا باش كه تو خود در عنايت
[و حمايت] مايى». «وَ لِتُصْنَعَ عَلى عَيْنِي»[2]- خطاب به موسى عليه السّلام است- يعنى آنچه بر تو گذشت، تماما در
زير پوشش عنايت ما بودى.
ساق،
در سوره قلم آمده: «يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ»[3]
كنايه از شدّت و دشوارى روز قيامت است؛ مانند «وَ
الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ. إِلى رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمَساقُ[4]؛ و
ساق [از دشوارى موقعيت] به هم مىپيچد. در آن روز همه به سوى پروردگارت
رهسپارند».
و
اساسا «كشف ساق» در استعمال رايج عرب، كنايه از جدّ در امر است؛ يعنى دوران بازى
كه در اين جهان بود سرآمد و هنگامه جدّ و واقعنگرى محض فرا رسيده است. در اصطلاح
زبان فارسى به جاى كشف ساق، دامن به كمر زدن به كار مىرود، و همان مفهوم را ايفا
مىكند و كنايه از تصميم جدّى در كار است.
اراده
و اختيار
يكى
از مسايل مورد بحث ميان اشاعره و اهل عدل[5]،
درباره افعال اختيارى انسان است كه آيا با اراده و اختيار خود او انجام مىگيرد،
يا خارج از اراده و اختيار او است؟
ابو
الحسن اشعرى مىگويد: «مقتضاى توحيد ربوبيّت آن است كه هر چه در عالم هستى پديد
آيد؛ از جمله افعال (به ظاهر) اختيارى انسان، با اراده مستقيم حق تعالى انجام مىگيرد،
وگرنه موجب شرك در ربوبيّت مىگردد و غير خدا نيز در پديد آوردن اشيا شريك
مىباشد. در حالى كه «لا مؤثّر في الوجود إلّا اللّه؛ هيچ عاملى در پديد آمدن
پديدهها جز اراده حق تعالى دخالتى ندارد» و به بيش از 25 آيه در اين
[5] اهل عدل يا عدليّون به كسانى گفته مىشود( اماميّه
معتزله) كه خدا را متصف به صفت عدل و حكمت مىدانند و افعال خداوند را برخاسته از
مقام عدل و حكمت او مىشمرند. لذا هرگونه فعلى كه خارج از اين محدوده باشد هرگز از
جانب حق تعالى انجام نمىگيرد؛ از جمله كسى گناه كند و از محدوده اراده بيرون
باشد، آنگاه مورد عتاب و عقاب قرار گيرد!
نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 307